سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: به حرف آنهایی که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب می کنند و می خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند، گوش ندهید. اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد،طاغوت است. یا خداست،یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد،رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد،غیرمشروع است.شما نترسید از این چهارنفر آدمی که نمی فهمند اسلام چه است،نمی فهمند فقیه چه است.نمی فهمند که ولایت فقیه یعنی چه... 





      

والفجر، ولیال عشر
فجر است و سپیده ،حلقه بر در زده است/ روز آمده، تاج لاله بر سر زده است/ با آمدن امام، در کشور ما/ خورشید حقیقت از افق،سرزده است...
هواپیمای حامل امام(ره) بر بال فرشتگان نشسته بود و پروازکنان به دیار یاران می آمد...
دیاری که خون هزاران شهید، لاله زارش کرده بود و شهیدان اسلام،پیش پای امام را با پیکرهای گلگونشان گلباران کرده بودند و قدم های رهبر، با پلک دیده های منتظر،بوسه باران بود...
و...جای شهدا خالی بود...

                                                                                                     
وبالاخره، امام آمد...
از آمدن امام،تا دمیدن خورشید یوم الله 22 بهمن، ده روز طول کشید...
ده روز پرحادثه ، ولی مبارک
ده روز پراضطراب،ولی سرشار از امید
ده روز، قلب هستی طپید
ده روز، نبض زمان، تندتر زد
ده روز، جدال حق و باطل و فرشته و دیو بود...
امام آمده بود و ضامن نارنجک فتح را در بدو ورود در شهیدآباد بهشت زهرا کشیده بود و ده روز، چشم تاریخ، در انتظار لحظه لحظه ی انفجار مانده بود و زمان، گوش به زنگ بود که...صدای الله اکبر این امت، در فضای ایران طنین افکند و آن لحظه ی موعود، فرا رسید و کاخهایی که به قیمت ویرانی کوخها برپا شده بود،بدست مستضعفان سقوط کرد و محشری عظیم پدید آمد...چه تماشایی و دیدنی و عبرت آموز....
و...جای شهدا خالی بود...

                                                                                                     
این ده روز نوید صبح را می دهد و دستاوردش، طلوع 22 بهمن و شکوفه هایش، آری های پرطراوت ملت ایران در 12 فروردین و میوه هایش، قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی و دولت مردمی و استقلال و آزادی و حاکمیت جمهوری اسلامی...
و بذر اینهمه برگ و بار
و ریشه ی اینهمه رویش
و ثمره و چشمه ی اینهمه زایندگی و جوشش ،کوثر (ولایت فقیه) ...
در نوشیدن از زلال این کوثر،
جای شهدا خالی..





      

ادوارد شرلی، از مسئولان سابق سازمان جاسوسی سیا در میزگرد فصلنامه ی آمریکایی خاورمیانه می گوید: سیاست فرسوده سازی ایران از لحاظ عقیدتی باید برای ما جذابیت خاصی پیدا کند. اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد، آن وقت می توان پذیرفت که جمهوری اسلامی، تغییر ماهیت داده است.
روزنامه صهیونیستی اورشلیم پست در اوج تهدیدات هسته ای ،خطاب به اوباما نوشت: ما با یک ایران متحد به رهبری آیت الله خامنه ای مواجهیم.





      

امام خامنه ای غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

 اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.

 ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».

 سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.

 یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!

 شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

 امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.

هاشمی رفسنجانی

 امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

 وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».

هاشمی رفسنجانی

 اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

 در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!

 پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

 تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.

 شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».

 مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...

 بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.

سید حسن نصرالله

 آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!

 اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

 

 

 





      

در پائیز سال 1363 پادگان ابوذر، شاهد صحنه  زیبایی بود. یک تانکر آب آشامیدنی که پیمانه ای از آن به دم مسیحایی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه متبرک شده بود، به پادگان انتقال یافته بود.

ارادت همه ی نیروهای بسیجی به امام(ره) ، بر همگان آشکار بود و آنقدر مشتاق حضرتش  بودند که برای چشیدن قطره ای آب از یک تانکر چند هزار لیتری، عاشقانه بر یکدیگر سبقت می گرفتند.





      

اختیارات ولی فقیه، همان اختیارات رسول الله است...
همان اختیارات و ولایتی را که حضرت رسول و دیگر ائمه صلوات الله علیهم در تدارک و بسیج سپاه ،تعیین ولات و استانداران ،گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است،منتهی شخص معینی نیست،روی عنوان عالم عادل است...اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است
.





      

بر همه ی مردم لازم است که از ولی فقیه اطاعت کنند
اگر فرد لایقی که دارای شرایط رهبری باشد،بپاخاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشد و بر همه ی مردم لازم است که از او اطاعت کنند.
این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است،باطل و غلط است. البته فضایل حضرت رسول اکرم(ص) بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر(ع) از همه بیشتر است. لکن زیادی فضایل معنوی،اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد.