سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

 

 

 تمام تیمچه ها پر شد از نقاب فروش
زمانه ای ست که حلاج شد، طناب فروش
الا شما که به ییلاق خورد و خواب شدید
هماره اجرشما باد با کباب فروش
من از قبیله ی عباس های تشنه لبم
تو از تبار همین گزمکان آب فروش
بگو بلند شود موج غیرت دریا
چنان که باز شود مشت هر حباب فروش
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان
سلام بر همه الا به انقلاب فروش
شما که خون دل خلق را پیاله شدید
شرور، شمایید یا شراب فروش؟





      

هر چند سران و عوامل فتنه بعد از راهپیمایی عظیم و پرخروش 22 بهمن امسال، به انزوا رفته و هنوز در حالت بهت و سرگیجگی سیاسی هستند، اما اخبار و شواهد حاکیست که طراحان خارجی این فتنه و برخی منافقین و عوامل داخلی از مدتها قبل، تمام توان تبلیغاتی خود را برای استفاده از فرصت (چهارشنبه آخرسال) برای آسیب زدن به امنیت کشور، به کار گرفته اند که در این مورد توجه به دو نکته لازم است:
                                                                                       
1- این افراد و جریانها از طریق سایت ها و شبکه های ضدانقلاب ماهواره ای، بدنبال ترغیب جوانان و خانواده ها به حضور در خیابان ها در چهارشنبه آخر سال و انجام تحرکات و سردادن شعارها و... علیه نظام اسلامی هستند تا از این رهگذر، ضمن روحیه بخشیدن به هواداران اقلیت سرخورده ی خود، تداوم این اغتشاشات و فتنه ها را برای سال 89 رقم بزنند.
پرمسلم است که با وجود دلایل و شواهد قطعی از این موضوع و وجود فرصت کافی تقریبا بیست روزه تا آن زمان، نیروهای امنیتی و انتظامی باید با هوشیاری و رصد و پیگیری موضوع، جلوی سوءاستفاده ی منافقین از این شب را بگیرند.
2- متاسفانه کم توجهی مسئولان امر در سالهای قبل در امر برخورد با این بدعت و خرافه و رشد آن در میان برخی خانواده ها و جوانان و تمرین آتش بازی و استفاده از مواد آتشزا و انفجاری در سالهای قبل، زمینه ی مساعدی را برای فتنه گران و منافقین فراهم آورده تا از این رهگذر، موفقیت اهداف شوم خود در شب چهارشنبه ی آخر سال را نیز دنبال کنند .البته در این مسیر، اثرات بسیار مخرب فرهنگی و رفتارهای عده ای عناصر بی بند و بار و شکستن حرمتها که چند سالی است، بشدت از سوی محافل غربی و رسانه های ضدانقلاب و بهائیان دنبال می شود نیز نباید مورد غفلت واقع شود و برای خاتمه بخشیدن به این روند چه در امسال و چه سالهای آینده، فکری اساسی شود
.





      

بازخوانی بیانیه حمایتی ریگی از اقلیت موسوم به سبز  چه ارتباطی بین ریگی و سبزها وجود داشت؟
گروه سیاسی: در حالی که عبدالمالک ریگی طی اعترافاتی به ارتباطش با کشورهای خارجی اذعان کرده، حمایت او و حامیانش طی ماههای اخیر از اقلیت موسوم به سبز محل توجه است.

به گزارش رجانیوز، ادبیات بیانیه ای که توسط عبدالمالک ریگی با عنوان "جنبش مقاومت مردمی ایران" و بعد از وقایع روز عاشورا منتشر شد، تطابق زیادی با عبارات و جملاتی داشت که در بیانیه های رسمی سران جریان سبز به چشم می خورد. این همه البته خواسته یا ناخواسته نوعی هدف مشترک را نیز به نمایش می گذاشت که اتفاقا در ورای مرزهای آبی و خاکی ایران اسلامی نیز بر روی آن سرمایه گذاری زیادی شده بود.

در بیانیه عبدالمالک ریگی آمده بود:«بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله) ستمها و خشونتهای رفته بر مردم شریف ایران در روز عاشورا و روزهای پس از آن را به شدت محکوم نموده و این جنایات وحشیانه و مظالم ضد بشری را نشانه مرعوب شدن و ترس و وحشت رژیم از سرنگونی و سقوط می داند.»

این بیانیه با تاکید بر ضرورت پیگیری روش های مبتنی بر خشونت می افزود:«از سوئی دیگر خشونتهای وحشیانه رژیم حقیقت را برای بسیاری از مردم ایران که فکر می کردند از راههای مسالمت آمیز می توانند به پیروزی برسند روشن نمود و مردم به ماهیت ضد بشری و وحشیانه بیش از پیش پی بردند، چنانچه طی چند روز اخیر بسیاری از مردم و جوانان ایران از نقاط مختلف ایران با روابط عمومی جنبش تماس گرفته و اعلام پیوستن به جنبش مقاومت نموده اند و آمادگی خود را برای عملیاتهای نظامی در تهران و اصفهان و مشهد و شیراز اعلام نموده اند.»

ریگی در این بیانیه از احساسات پاک جوانان ایرانی که میرحسین آنان را مردمی خداجو لقب داده بود، تقدیر کرده و آورده بود:«جنبش مقاومت از احساسات پاک جوانان ایرانی تشکر و قدردانی نموده و اعلام می دارد که آماده همکاری کامل با همه مبارزان ایران در هر نقطه ای از ایران می باشد و همچنین جنبش آمادگی خود را برای آموزش جوانان ایرانی در زمینه های جنگ چریکی و بمب سازی و عملیاتهای انفجاری و تشکیل هسته های مقاومت و روش مبارزه چریکی شهری اعلام می دارد.»

این بیانیه همچنین می افزود:«جنبش مقاومت اعتقاد دارد که جنگ و خونریزی راهی مناسب برای رسیدن به یک جامعه آزاد و دموکراتیک نمی باشد اما هنگامیکه هیچ راهی برای دفاع وجود نداشته باشد و جوانان معترضی که با آرامش کامل اعتراضات خود را ابراز می نمایند با خودروها به زیر گرفته شوند و از روی پل ها به پائین پرت شوند و فقط به خاطر اینکه " می گویند رای ما کجاست ؟" محارب دانسته شده و اعدام شوند (همانگونه که سالها این سیاستها در بلوچستان مظلوم به اجرا در آمده است) و در بازداشتگاههای مخوف مورد تجاوز جنسی قرار گیرند مجبورا باید متوسل به مبارزه مسلحانه شویم.»

در این بیانیه مجددا از حرکت های خیابانی حمایت به عمل آمده بود:«جنبش مقاومت همانگونه که در برابر جنایات رژیم در بلوچستان و یا علیه اهل سنت واکنش نشان داده است از تمامی مظلومان دیگر نقاط ایران حمایت می کند و اگر رژیم دست به اعدام جوانان معترض تهرانی بزند با پاسخ شدید جنبش مقاومت مواجه خواهد شد.»

احساس همدردی با کشتگان جریان موسوم به سبز آخرین بند بیانیه عبدالمالک ریگی بود:«در آخر جنبش مقاومت شهادت مظلومانه تعدادی از مردم مبارز تهران را به خانواده ها و به مردم ایران تسلیت گفته و خود را در غم و درد بازماندگانشان شریک می داند.»

با این همه، همنوایی گروهک ها و خارج نشینانی که سال هاست بغض انقلاب و امام را در سینه دارند، با جریان موسوم به سبز، هیچ گاه رهبران این جریان را نگران نکرد. رهبرانی که وضعیت اقتصادی کشور آن قدر نگرانشان کرده بود که در صحنه انتخابات نیز با این بهانه حضور یافتند، این بار سر در گریبان فرو بردند تا در کنار بهره برداری های گسترده رسانه ای، نقش آفرینی جریان های کینه دار نسبت به امام و انقلاب وارد فازهایی تازه تر شود. این سوال وجود دارد که آیا می توان در سپاه یزید شمشیر زد و در عین حال از سنت رسول سخن گفت؟