تمام تیمچه ها پر شد از نقاب فروش
زمانه ای ست که حلاج شد، طناب فروش
الا شما که به ییلاق خورد و خواب شدید
هماره اجرشما باد با کباب فروش
من از قبیله ی عباس های تشنه لبم
تو از تبار همین گزمکان آب فروش
بگو بلند شود موج غیرت دریا
چنان که باز شود مشت هر حباب فروش
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان
سلام بر همه الا به انقلاب فروش
شما که خون دل خلق را پیاله شدید
شرور، شمایید یا شراب فروش؟