مداح ناشی

داخل اتوبوس هم دست بردار نبود چپ و راست،وقت و بی وقت زیارت عاشورا می خواند.حتی اگر مجلس شادی بود،گریز می زد به صحرای کربلا.مداح شروع به صحبت کرد و از ما خواست واقعه را پیش چشم خود مجسم کنیم و دل هایمان را روانه میدان کربلا .قصد داشت ه صورت سمعی و بصری ،جزء جزء ماجرا را توضیح دهد بلند گفت: " همه اهل بیت کنار خیمه منتظر ند،ذوالجناح آمد" سپس صدای شیهه ی اسب را در آورد وسط روضه از ته ماشین یک نفر زد زیر خنده،صدای بچه های دیگر نیز بلند شد