سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

ادامه از راه‌ها و ابزارهای فتنه در جامعه(1)

5- گسترش شایعات برای تفرقه‌افکنی
یکی از راه‌هایی که جنگ روانی و سرد (فتنه)،این شایعه‌های تفرقه افکن. قرآن می‌گوید که می‌آمدند می‌گفتند که: «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ» (آل عمران/173) دشمن آمده ناوگانش از خلیج فارس آمده است. نمی‌دانم قرار است چه شود؟ قرار است چه شود؟ قرآن می‌گوید: اینها «وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَة» (احزاب/60) «مُرجِفون، رَجَفَ، تَرجِفُ» در قرآن آمده است. «تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ» (نازعات/6) در قرآن هست. یعنی زلزله می‌اندازد. یک زلزله‌ی روانی می‌اندازند؟ سه روز دیگر بیشتر گندم در سیلوها نیست. می‌دانی چه شد؟بنا شده چنین شود. یک اخبار و شایعاتی را پخش می‌کنند، برای اینکه دل مردم را خالی کنند. این هم یکی از ابزار جنگ است. کلمات چند پهلو و کلّی گویی! کلمات چند پهلو و کلّی گویی! البته کلّی گویی یک جایی جلوی فتنه را می‌گیرد، باید کلّی گفت. کلّی گویی کرد. یک جایی اگر راست بگویی، مثلاً می‌گویند: آقا نظر شما راجع به فلانی چیست؟ می‌خواهد ببیند من چه می‌گویم، فتنه کند. بگو: حالا چه کار داری. این سؤال را از کس دیگر بپرس. در هر شهری من می‌روم این برای من پیش می‌آید. حاج آقا نظر شما درباره‌ی فلانی چیست؟! می‌گویم: آقا این سؤال را از کس دیگر بپرس. چون می‌دانم می‌خواهد این را از من بگیرد، بگوید: قرائتی چه گفت.
فرعون می‌خواست فتنه کند. به موسی گفت: الآن پدر من کجاست؟ خوب پدر فرعون در جهنّم است. فرعون گفت: «فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى‏» (طه/51) نیاکان ما کجا هستند؟ موسی چه بگوید؟ بگوید: نیاکان تو در جهنّم است. فرعون می‌گوید: ببینید، ببینید، چطور به من جسارت می کند. می‌گوید: پدر سوخته گفت: حالا چه کار به پدرت داری؟ «قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی فی‏ کِتابٍ لا یَضِلُّ رَبِّی وَ لا یَنْسى‏» (طه/52) خدا می‌داند کجاست؟ ما چه کار به مرده‌ها داریم؟ یعنی گاهی وقت‌ها یک سؤالاتی می‌کنند، این سؤالات بو دارد. سؤالاتی که بو دارد جواب ندهید.
6- تحریف و تقطیع اخبار و گزارش‌ها
تقطیع اخبار یا دست بردن در اخبار، اخبار را وقتی می‌خواهد دست ببرد، تقطیع می‌کند. حز‌ب الله به اسرائیل حمله کرد. یا حزب الله متقابلاً به اسرائیل حمله کرد. یک کلمه‌ی متقابلاً بنویسیم یا برداریم. چقدر معنا فرق می‌کند. اگر گفتیم: حمله کرد، مردم می‌گویند: ببین حزب الله تجاوز کرده است. حمله کرده است. اگر گفتیم: متقابلاً حمله کرد، یعنی موشک جواب موشک است. یک کلمه‌ی متقابلاً را حذف می‌کند، تا یک فتنه‌ای درست کند. اخبار را تقطیع می‌کند.
خوب، تحریف حالا تحریف لازم نیست تحریف لفظی باشد. تحریف معنوی می‌کند. معنای صبر چیست؟ صبر یعنی هرچه در سرت زدند، بگو: حواله‌ات به حضرت عباس نه. «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ» (مدثر/7) کلمه‌ی «اِصبر» یعنی هم قیام کن، هم مقاومت کن. صبر یعنی مقاومت. مقاومت در کنار قیام. «زهد» یعنی چه؟ تو که اهل دنیا نیستی. من اهل دنیا نیستم یعنی چه؟ یعنی حق مرا تو بخوری؟نه تو آدم زاهدی باش. دنیا ارزش ندارد.یعنی تو بخوری؟ معنای زهد چیست؟ پس تحریف معنا !
معنای تقوا چیست؟ وقار، آخر شما که آدم با وقاری بودی. معنای وقار این نیست که آدم دائم ساکت باشد. فاطمه‌ زهرا وقار داشت. در مسجد پیغمبر رفت سخنرانی کرد. زینب کبری وقار داشت. در کوفه و شام سخنرانی کرد. معنای وقار سکوت نیست. گاهی باید نعره کشید. گاهی باید فریاد زد. اصلاً گاهی باید تند حرف زد. در نهج‌البلاغه یک چیزهایی داریم که من اگر یکی را بگویم... البته مردم ما خوب هستند، ولی حضرت امیر به آدم‌های نااهل یک چیزهایی گفته است. گفته: «لَا أَبَا» «أَب» یعنی پدر! «لَا أَبَا» بی‌پدرها! «لَا أَبَا لَکُم‏» (بحار الانوار/ج 18/ص204) ای بی‌پدرها! «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَال‏» (بحار الانوار/ج34/ص64) ای مرد نماهای نامرد! «یا اشباه بلا ارواح» لاشه‌های بی‌روح! «قُبحاً لکم»، «تبّاً لکم» خود خدا می‌گوید: «تَبَّتْ یَدا أَبی‏ لَهَبٍ» (مسد/1)
معنای وقار این نیست که آدم تند حرف نزند. آخر قرآن گفته: «قَوْلاً لَیِّنا» (طه/44) قرآن کجا گفته: « قَوْلاً لَیِّنا» دفعه‌ی اول موسی گفت: «قَوْلاً لَیِّنا» این دفعه‌ی اول بود که خدا به موسی گفت: موسی نزد فرعون برو، «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنا» (طه/44) نرم حرف بزن. کدام آیه داریم که دفعه‌ی سی‌ام هم نرم حرف بزن؟ دفعه‌ی سی‌ام بگو: خفه‌شو! خود خدا می‌گوید: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) خودت ابتر هستی. ننه و جد و آبادت ابتر است. «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ» (بقره/13) خودت خُل هستی. این «قَوْلاً لَیِّنا» برای دفعه‌ی اول است. من یکبار تند با کسی حرف زدم، ولی دیدم یک آقایی آمده گفته: آقا شما که معلم قرآن هستی مگر قرآن نمی‌گوید: «قَوْلاً لَیِّنا»؟ گفتم: «قَوْلاً لَیِّنا» کجا؟ چه کسی به چه کسی گفته است؟ «قَوْلاً لَیِّنا» برای موسی در اولین برخورد است. اما وقتی سی بار می‌گویی، گوش نمی دهد، دیگر باز هم سی‌و یکم هم «قَوْلاً لَیِّنا» خدا در قرآن می‌گوید: «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» (بقره/159) خدا و تمام فرشته‌ها و جن و انس بر او همیشه لعنت کنند. ما مرده‌باد داردیم. زنده باد هم داریم! آدمی اگر وارد نباشد، گاهی با یک آیه که خدا گفته: «قَوْلاً لَیِّنا» اسلام گفته: صبر کن. اسلام گفته: دنیا ارزش ندارد. اسلام گفته: باوقار باش. یعنی به اسم صبر و وقار و اینها مردم را به انزوا و تحمّل و نمی‌دانم ذلّت پذیری می‌کشاند.
استفاده از واژه‌های خوب برای فتنه اندازی:، صبر، تقوا، تقیّه، ببین فلانی چه آدم خوبی است. ببین فلانی را چقدر همه دوست دارند. ببین فلانی چه آدم با وقاری است.
یک جوانی را آوردند که مشغول یک کار بدی بود. نزد حضرت علی آوردند، گفتند: آقا ما شاهد بودیم که ایشان فلان کار را کرد. حضرت علی یک سیلی در گوش جوان زد. گفت: دیگر از این کارها نکنی. بعد که سیلی زد گفت: بیا! مثل اینکه همسر نداری. گفت: خوب بله اگر همسر داشتم این کار را نمی‌کردم. گفت: این پول را بگیر و برو ازدواج کن. یعنی هم سیلی زد... نه فقط پول بدهیم که هرکس هر غلطی بخواهد بکند، نه فقط سیلی بزنیم...
عرض کنم به حضور جنابعالی که دروغ می‌گویند. همینطور یک چیزی می‌گویند، با دروغ! قرآن گفته: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» (حجرات/6) هرچه شنیدید، تحقیق کنید. هرچه شنیدید تحقیق کنید. نه باور کنید. زودباوری بد است. نه رد کنید. یکوقت می‌بینی، عکسش چاپ شد. سندش چاپ شد. هرچه شنیدید نه بگویید: بله، نه بگویید: نخیر!
پیش‌گویی، تحلیل، آمارهای یأس آور، قرآن یک آیه دارد می‌گوید: اگر اخباری به دست شما رسید، هیچ جا پخش نکنید. آنها را به کارشناس بدهید، کارشناسان عالمی که اهل استنباط هستند. و بتوانند تحلیل کنند که این هست یا نیست.
تکرار و مراوده، اینکه به شیطان «خنّاس» می‌گویند، خنّاس یعنی می‌آید هل بدهد مقاومت می‌کنی، می‌رود. دفعه‌ی دوم می‌آید. مرتب می‌گویی: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» می‌رود دوباره می‌آید. این خناس یعنی می‌رود و برمی‌گردد. دائم پنهان می‌شود و پیدا می‌شود. «الْجَوارِ الْکُنَّسِ» (تکویر/16) یعنی ستاره‌هایی که خورشید کنار می‌رود، پیدا می‌شوند. خورشید طلوع می‌کند ناپیدا می‌شوند. «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» (ناس/4) یعنی آنقدر مراوده می‌کند. می‌آید و می‌رود، می‌آید و می‌رود تا بالاخره این را به دام بیادازد. چون گاهی وقت‌ها چوب سفت است. با یک تبر نمی‌شکند. آنقدر می‌زند تا این بشکند. قند را که خانم می‌خواهد بشکند، یکبار می‌زند نمی‌شکند. اینقدر می‌زند تا بشکند. «خنّاس» یعنی مراوده! بیان را عوض می‌کند. قیافه را عوض می‌کند. لحن را عوض می کند. رفیق‌ها را عوض می‌کند. از هر دری وارد می‌شود برای این.
استفاده از هنر، عکسش را قشنگ چاپ می‌کند. سور‌های خوبی می‌دهد. انتخابات است دیگر. استفاده از هنر! سامری یک گوساله درست کرد، از طلاها یک مجسمه ساخت، مجسّمه‌ی گوساله، طوری درست کرد که باد که وارد آن می‌شد مثل این سوتک‌هایی که می‌زنی صدا می‌کند، این باد که وارد این لوله‌ها می‌شد، صدا می‌کرد. گفت: «هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسى‏» (طه/88) خدا همین است. یک عده را سراغ گوساله پرستی برد. بالاخره سامری هنرمند بود. سامری هنرمند بود. از هنرش استفاده کرد. تزیین‌ها، عکس‌ها، الفاظ، چهره‌ها مهم است.
طرح مسائل تفرقه افکن، قرآن درباره‌ی تفرقه، می‌گوید: «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً» (قصص/4) شیعه، یعنی گروه گروه،شیعه و سنّی، شمالی و جنوبی، یزدی و اصفهانی، عرب و عجم، ترک و لُر و فارس و نمی‌دانم بلوچ و «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً» هرکس هر حرفی بزند، و هر حرکتی بکند، که قبیله‌ها، محلّه‌ها، شهرها، آدم‌ها را در مقابل هم شاخ به شاخ کند، تعصّب به وجود آورد، تعصّب را تشدید کند، این فرعون است. چون قرآن می‌گوید: «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً» فرعون برنامه‌اش این بود که بین گروه‌ها، بین مردم، مردم را گروه گروه می‌کرد.
7- دعوت قرآن به وحدت ادیان آسمانی
در مقابل این ما باید دعوت به وحدت کنیم. ما با یهودی‌ها و مسیحی‌ها، قرآن می‌گوید: به یهودی‌ها بگویید: مشترکات که داریم، هردو خدا را که قبول دارند، یهود و مسیحیت و اسلام، خدا را که قبول دارند. بیاییم در خدا مشترک شویم. هردو قبول داریم. بیایید در خدا و معاد شریک شویم. حالا پیغمبر شما به موسی می‌رسید می‌ایستید. آنها به عیسی می‌رسند، می‌ایستند. ما می‌گوییم: نه! آنها را قبول داریم، پیغمبر هم قبول داریم. ما هرچه شما قبول دارید، قبول داریم یک چیزی هم اضافه! چون که صد آمد، نود هم پیش ماست. آنوقت ما شیعه و سنی که مشترکاتمان زیاد است. قبله‌مان هم یکی است. نمازمان هم یکی است. قرآن‌مان هم یکی است. نمی‌دانم پیغمبرمان یکی است. کتاب ما یکی است. روایات و سنّت نبوی ما یکی است. ما در چند مسئله اختلاف داریم. خدا می‌گوید: حتی با یهودی‌ها و مسیحی‌ها «تَعالَوْا إِلى‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ» (آل عمران/64) به یهودی می‌گوید: بابا در مشترکات بیایید با هم باشیم.
این تنوّع و ماساژ تبلیغاتی مسئله‌ی مهمی است. به قول قرآن می‌گوید که: «صَرَّفْنَا الْآیات‏» (احقاف/27) یعنی آیات را با بیان‌های مختلف گفتیم. مثبت دارد، منفی هم دارد. ما برای فتنه خیلی باید چشم‌مان را باز کنیم. هیچ راهی برای نجات از فتنه نداریم، جز اینکه دستمان را در دست آدم‌هایی بگذاریم که باسوادترین آدم‌ها هستند. با تقوا ترین آدم‌ها، بی‌هوا و هوس‌ترین آدم‌ها، او ما را بیمه می‌کند. هیچ جای دیگر هم نرویم.
  من الآن اینجا 13 مورد را گفتم.
تهمت می‌زنند، من از کجا می‌فهمم راست است یا دروغ! با القاب آزادی، حقوق بشر، من چطور تشخیص بدهم؟ استفاده از نمادهای مذهبی، قرآن، مسجد، سوگند، معجزه، گریه، به رخ کشیدن افراد، فلانی با من است. فلانی با من است. ما چطور تشخیص بدهیم؟ شایعه‌ها، چطور تشخیص بدهیم؟ کلّی گویی و کلمات دو پهلو، چطور تشخیص بدهم؟ تحریف الفاظ! چطور؟
    دروغ، تحلیل، پیش‌گویی، خنّاس‌بازی، طرح مسائل تفرقه افکن، استفاده از هنر، بالاخره ما چه کنیم در این دنیایی که در و دیوار دارند، همه‌ی شبکه‌ها، همه‌ی اینترنت‌ها، همه‌ی ماهواره‌ها، همه علیه ما، به زبان فارسی به انواع مختلف با قیافه‌های مختلف، با لحن‌های مختلف، ما چه کنیم؟ راه نجات نسل نو این است که ایثار بکند. این عقلی است. تقلید عقلی است. عقل می‌گوید: هر بیماری به پزشک مراجعه کند. این عقلی است. عقل می‌گوید: هرکسی به کارشناس مراجعه کند. رجوع به کارشناس عقل است. عقل است، عقل است. عقل می‌گوید: در این موج‌ها ببینیم در ایران باسواد ترین افراد چه کسی هستند؟ 2- با تقوا ترین افراد چه کسی هستند؟ 3- بی‌هوس ترین افراد چه کسی هستند؟ پیدا کنیم دستمان را در دست او بگذاریم. بیمه می‌شویم. غیر از این باشد این موج‌ها ما را می‌برد. نه شما را می‌برد. خیلی از شما و ما قوی‌تر‌ها را هم می‌برد. وسوسه‌های شیطان در جلسه‌ی قبل گفتم، خیلی قوی است. یک عمری است شیطان وسوسه می‌کند. مگر ما می‌توانیم در مقابل وسوسه‌های شیطان دوام بیاوریم. از هر دری می‌آید، بابا حالا این لذت را از دست نده! خدا ارحم‌الراحمین است. اینطور هم که آخوندها می‌گویند نیست. خدا ارحم‌الراحمین است. با خدا ارحم‌الراحمین است می‌گوید: وارد شو، خدا می‌بخشد. به هر حال ارحم‌الراحمین را می‌آورد، برای اینکه او را به خلاف هُل بدهد. حالا معنای ارحم‌الراحمین چیست؟ چه کسی می‌تواند جز یک فقیه عادل به ما بگوید: معنای ارحم‌الراحمین چیست؟ معنای «اشد المعاقبین» چیست؟ بابا حالا کوتاه بیا! « قَوْلاً لَیِّنا»، «قَوْلاً لَیِّنا» یعنی چه؟ یعنی با طاغوت مبارزه نکن، « قَوْلاً لَیِّنا»! « قَوْلاً لَیِّنا» یعنی چه؟ یعنی داد نزن. کجا اسلام باید بگوید: اینجا جای داد زدن است. آمد به امام گفت: آقا فلان قانون خلاف در مجلس شورای زمان شاه تصویب شد، ما رأی ندادیم. امام فرمود: غلط کردی. گفت: ای رأی ندادیم.خلاف قانون بود، رأی ندادیم. فرمود: باید بلند شوید صندلی‌ها را هوا بیاندازید. باید بلند شوید شیشه‌ها را بشکنید که رأی ندهند. بالاخره تو رأی ندادی، عده‌ی دیگر رأی دادند. تصویب شد! گاهی وقت‌ها آدم باید بلند شود، شیشه بشکند. گاهی باید بلند شود صندلی‌ها را هوا بیاندازد. نه آدم باید باوقار باشد. وقار معنایش چیست؟ چه کسی می‌گوید: معنای صبر و وقار چیست؟ فقیه عادل بی‌هوس پیدا کنید، از او بگیرید. وگرنه با« قَوْلاً لَیِّنا» 
کلاه سرتان می‌رود. خدا ارحم‌الراحمین است برو جلو! چه رفت از او خبر بیاورد؟ بابا آزادی است، هرکاری می‌خواهد بکند، بکند. مزاحم مردم نشوید. بگذارید مردم دو روز را خوش باشند. بگذارید مردم همه دوستت داشته باشند. یعنی اینها بالاخره اینها چیزهایی است که دائماً ما در خیابان و بازار و خانه سر و کلّه می‌زنیم.
خدایا در امواج فتنه‌ها، حدیث داریم که وقتی فتنه‌ها به سمت شما، مثل شب تاریک هجوم کرد، «
فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن‏» (بحار الانوار/ج74/ص136) قرآن و اهل بیت می‌تواند ما را نجات بدهد..





      

کاریکاتور: دلقک!