سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

001551.jpg

دو کلمه «لجن الاعدام» که به معنی جوخه اعدام است، ارتش عراق را در جنگ با ایران در برابر یکی از پدیده های نادر نظامی قرار داده بود. پیش از این آنچه کتاب های تاریخ جنگ های جهان به ما گفته بود، وجود دادگاه های صحرایی در زمان جنگ است. نظامیانی که به هر شکل از جنگ فرار کرده و یا کوتاهی جدی آنان در برابر دشمن محرز بوده است، در دادگاه صحرایی محاکمه می شدند و حداقل فرصت دفاع از خود را به دست می آوردند، اما جوخه های اعدام ارتش عراق که حدود چهار کیلومتر دورتر از خطوط نبرد نظامیان خود مستقر می شدند، حتی این فرصت کوتاه را به این نظامیان نگون بخت نمی دادند و آنان را بدون هیچ پرسش و پاسخی به گلوله می بستند.
بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند که ارتش عراق، ارتشی پرقدرت و کارا است با تجهیزات و امکانات فراوان توانسته است در کنار آموزش و انگیزه قومی، ارتشی در این گوشه از جهان به وجود بیاورد که با اعتماد به نفس خود هر آن که اراده کند به مرزهای همسایه هایش دست درازی می کند. چنان که جای این دست  روی خاک ایران و کویت دیده می شود. همین ارتش به راحتی قیام های قومی و سیاسی داخل عراق را چنان سرکوب می کند که آب از آب تکان نمی خورد.
این ارتش کارآمد و مدرن در جنگ با ایران از یک ضعف رنج می برد و آن فرار نیروهایش از جبهه های جنگ بود. با این که شیوه های گوناگونی برای جلوگیری از فرار نظامیان عراق بخصوص سربازان، توسط فرماندهان و افسران توجیه سیاسی ارتش صورت می گرفت، اما تغییر محسوسی در روند فرار از جبهه های جنگ دیده نمی شد.
این فرار صورت جدی خود را پس از آزادی خرمشهر به طور کامل نشان داد.
ارتش عراق تلاش زیادی به کار برد تا بتواند از بازگشت این بندر به دامن جغرافیای ایران جلوگیری کند، اما نشد. آزادی خرمشهر ضربه سنگینی به حیثیت نظامی و سیاسی عراقی ها وارد آورد و تا مدت ها شیرازه این ارتش قدرتمند منطقه از هم پاشیده بود.
تشکیل جوخه های اعدام به طور رسمی پس از آزادی خرمشهر بود که تصمیم آن در وزارت دفاع و با حضور فرماندهان عالی رتبه ارتش عراق گرفته شد. نظامیانی برای عضویت در این جوخه ها انتخاب می شدند که شرایط ویژه ای داشته باشند.
فرماندهان این جوخه ها از اهالی تکریت، موصل و سامرا بودند که در وفاداری شان تردیدی وجود نداشت. همچنین سربازان این جوخه ها نیز با تشخیص همین فرماندهان برگزیده می شدند که سربازانی تنومند، وفادار و تندخو بودند که تحت تأثیر احساسات واقع نمی شدند و از عهده مأموریت خود به خوبی بر می آمدند.
آن گونه که در بعضی از آثار نظامیان عراق نوشته شده است، حسین کامل داماد و عدی پسر بزرگ صدام فرماندهی کل این جوخه ها را بر عهده داشتند و عدی بر اعدام افسران عالی رتبه مانند فرماندهان لشکرها و تیپ ها نظارت داشت.
همچنین فرماندهان لشگرها بدون این که نیازی به تهیه گزارش و یا تشکیل کمیته تحقیق داشته باشند، اختیارنامه برای اعدام نظامیان خاطی و فراری داشتند و حتی در بسیاری موارد اعدام ها را خود به عهده می گرفتند.




      

 

شهری که در آن هر زائر حداقل دو میزبان مهربان دارد، مسجد جامع و موزة دفاع مقدس، میزبانانی که ناگفتنیهای بسیار برای مهمانان خویش دارند، مسجد جامع نقطة اصلی مقاومت سی و پنج روزه رزمندگان اسلام، مرکز فرماندهی و ستاد نیروهای مردمی بود، هماهنگی در آنجا صورت می‌گرفت: تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان، مداوای اورژانسی مجروحین و از همه زیباتر پذیرای پیکر پاک شهدا بود.     موزه دفاع مقدس هم در خیابان ساحلی کارون توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس احداث شده است و گویای بسیاری از وقایع مقاومت، اشغال، آزاد سازی و بازسازی خرمشهر می‌باشد.      خرمشهر شاید بزرگترین افتخارش این باشد که 35 روز با تکیه بر شانه‌های استوار زنان، نوجوانان و مردان برومندی که آنان را در دامن خویش پرورش داده بود مقاوم و استوار در برابر خیل تهاجمات ایستادگی کرد و البته در رأس افتخاراتش، عملیات بیت المقدس قرار دارد که منجر به آزادی خرمشهر شد و ما به توضیح مختصری در مورد آن می پردازیم