سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

- در بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت، از صلب پیامبر اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- و از رحم پاک و مطهر خدیجه، دخترى پا به عرصه وجود نهاد، دخترى که همتاى على (ع)، سرمنشأ و ریشه سلسله امامت و ولایت، و الگوى تمامى مؤمنین و موحدین است .
در یکى از ملاقاتها که بین پیامبر و جبرئیل صورت گرفت، امین وحى الهى عرض کرد: اى محمد! خداوند على اعلى به تو سلام مى رساند و امر مى نماید که چهل روز از خدیجه دورى کنى! آن حضرت 40 روز به خانه خدیجه نرفت .
روزها را روزه گرفت و شبها را به عبادت حق تعالى مشغول بود و در این مدت، در خانه فاطمه بنت اسد به سر مى برد و هر شب، هنگام افطار، به على (ع) امر مى فرمودند در خانه را باز کنند تا هر که مى خواهد داخل شود و از غذاى حضرت تناول کند .
پس از گذشتن مدت مقرر، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند على اعلى سلام مى رساند و مى فرماید: براى تحفه و کرامت من آماده باش! آنگاه میکائیل طبقى از میوه هاى بهشتى را فرود آورد .
در آن شب، پیامبر (ص) به على (ع) فرمود تا در منزل را ببندند؛ زیرا خوردن این غذا بر غیر نبى خاتم (ص) روا نبود . آنگاه پیامبر از آن غذا و آب تناول فرمودند و در آن شب، نطفه بهترین زنان جهان منعقد شد .
چون زمان ولادت فرا رسید و خدیجه درد زاییدن را احساس کرد، از زنان قریش و بنى هاشم، کسانى را طلبید تا به کمک او بیایند .
اما آنان که مى دیدند ثروتمندترین زن مکه، بلکه حجاز، به ازدواج فقیرترین مرد، آن هم مردى که سنتها را در هم مى شکند درآمده است، از او دورى کردند و پیغام دادند: تو به سخنان ما توجهى نکردى و همسر یتیم ابوطالب شدى که هیچ ثروتى ندارد؛ ما را با تو کارى نیست! خدیجه غمگین و افسرده شد! اما طولى نکشید که چهار زن داخل خانه شدند .
خدیجه ترسید، ولى یکى از آن زنان او را به آرامش دعوت کرد و گفت: نترس که ما فرستادگان خداوند هستیم و براى کمک به تو آمده ایم .
من، ساره همسر ابراهیم هستم .
این، آسیه دختر مزاحم و رفیق تو در بهشت است .
این یکى مریم، دختر عمران و آن دیگرى کلثوم، دختر موسى بن عمران است .
آنگاه یکى سمت راست، دیگرى سمت چپ، سومى مقابل خدیجه و چهارمى بالاى سر ایشان نشست و با کمک آنان، نوزاد متولد شد .
یکى از آنان نوزاد را با آب بهشتى شست و در جامه اى پیچید و او را به سخن درآورد .
نوزاد به اذن خداوند به سخن درآمد و گفت: أشهد أن لا إله إلا الله و أن أبى رسول الله سیّد الأنبیاء و أن بعلى سیّد الأوصیاء و ولدى سادة الأسباط: گواهى مى دهم که هیچ معبودى غیر از خداوند نیست و پدرم، رسول خدا و سرور پیامبران است و شوهرم سرور اوصیا و جانشینان پیامبران و فرزندانم سرور فرزندان هستند .
از امام صادق- علیه السلام- روایت شده است که فاطمه زهرا (س) نزد حق تعالى نه نام دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، و زهرا .
آن حضرت در خانه نبوت و رسالت رشد و نمو کرد، از شیر طهارت نوشید و دست و بازوى پدر بزرگوار خود گردید تا جایى که به واسطه شدت غمخوارى او براى پدر، به ایشان لقب ام ابیها دادند، یعنى مادر پدرش .
پیامبر اکرم- صلى الله علیه وآله- هم با گفتار و هم با عمل مراتب فضل و کمال دختر خود را به مردم نشان مى دادند .
هرگاه از سفرى برمى گشتند، ابتدا به منزل فاطمه زهرا- علیهما السلام- وارد مى شدند و مدتى مى نشستند، سپس به منزل خود مراجعت مى نمودند .
روایاتى که در فضل آن حضرت نقل شده است، (چه در کتب اهل سنت و چه کتب امامیه) بسیار زیاد است، از جمله اینکه فرمودند: فاطمة بضعة منى؛ یؤذینى ما آذاها و یریبنى ما أرابها: فاطمه پاره تن من است؛ هر که سبب آزار او شود، مرا آزرده و هر که به او بدى رساند، به من بدى رسانده است .
و فرمودند: یا فاطمة! إن الله یغضب لغضبک و یرضى لرضاک: فاطمه جان! خداوند به خاطر خشم تو، خشمگین مى شود و به خاطر خشنودى تو، خشنود مى گردد .
همچنین در فضیلت آن حضرت، آیاتى نیز نازل شده است که مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین آن آیات را در کتاب خود، موسوم به الکلمة الغرّاء فى تفصیل الزهراء (ع) آورده است .
حضرت فاطمه زهرا (س) بنا به روایتى در اول ذى حجه سال دوم هجرى با امیر مؤمنان، على (ع) ازدواج کردند .
گرچه افراد دیگرى نیز خواستار این ازدواج بودند، ولى پیامبر (ص) در این باره منتظر وحى الهى بودند و سرانجام به اذن پروردگار، دختر خود را به نکاح على (ع) درآوردند .
حاصل این وصلت فرخنده، دو فرزند پسر یعنى امام حسن مجتبى و امام حسین- علیهما السلام- و دو دختر به نامهاى زینب- سلام الله علیها- و ام کلثوم است .
نسل ائمه نیز از امام حسین- علیه السلام- به وجود آمدند .
زندگانى خانوادگى حضرت، با کمال توافق و مهربانى توأم بود .
کار بیرون از منزل به عهده على (ع) و کار داخل منزل به عهده حضرت زهرا (س) بود .
پس از مدتى فضه را نیز به عنوان خدمتکار به جمع خود پذیرفتند و کارهاى خانه بین آن دو نفر تقسیم شد .
بنا به سفارش پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س) هیچ گاه در خانه، از شوهر خود تقاضایى نکردند و همواره در سختیها و ناملایمات صبر و بردبارى پیشه مى کردند و هرگز از سختیهاى زندگى گله و شکایتى ابراز نداشتند .
به یقین مى توان گفت یکى از برجسته ترین صحنه هاى زندگى سیاسى - اجتماعى آن حضرت، دفاع از حریم امامت و ولایت بود .
پس از رحلت پیامبر (ص) عده اى در محلى بنام سقیفه اجتماع کردند و ادعا کردند پیامبر رحلت کرد و براى پس از خود جانشینى باقى نگذاشت؛ لذا با ابوبکر بیعت کردند .
مهمترین مانع بر سر راه تحکیم امر بیعت، این بود که این مسأله مورد موافقت اهل بیت- علیهم السلام- نبود؛ لذا به پیشنهاد عمر بن خطاب، قنفذ را (که مردى خشن بود) به خانه على (ع) فرستادند تا از ایشان بیعت بگیرد؛ ولى آن حضرت خواسته آنان را اجابت نکرده، از منزل خارج نشدند .
عمر دستور داد تا قنفذ بدون اجازه داخل منزل شود؛ ولى این بار فاطمه زهرا (س) مانع شدند .
سپس عمر خود به منزل آمد .
بین او و فاطمه زهرا (س) سخنانى رد و بدل شد .
به دستور وى، پشت در خانه هیزم جمع کردند و تهدید کرد که اگر على (ع) خارج نشود، خانه را آتش خواهد زد .
پس از گفت و گوهایى که صورت گرفت، در خانه را آتش زده، به زور وارد شدند و حضرت على (ع) را به مسجد بردند .
بنا به نقل مورخین، در این واقعه چون در خانه را به زور باز کردند، حضرت زهرا- سلام الله علیهما- بین در و دیوار قرار گرفته، بسختى مجروح شدند و فرزندى که در شکم داشتند سقط شد و قنفذ نیز ضربه اى سخت به بازوى حضرت وارد آورد





      


در عظمت شخصیت مخّدره دو عالم صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها)همین بس که ذریه و خاندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تنها به وسیله ی این مخّدره به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) مربوط می شود . برکاتی که خداوند به توسط او به عالمیان فرستاده در این اندک نمی گنجد . بلکه به فهم قاصر ما در نمی آید . همین قدر می دانیم که در یازده ولی اعظم و امام به حق است . عصمت کبری و شفیعه روز جزاست .پاره ی تن پیغمبر « فاطمه بضعته منی » و خوشنودی خدا با خوشنودی او و خشم خدا با خشم اوست ـ هر کس او را دوست دارد پیغمبر خدا را دوست داشته و هر کس او را بیازارد . پیغمبر و خدا را آزرده است و خلاصه همین قدر که از درک عظمت و کمالات شأنش اظهار عجز کنیم . ما را کافی است . (1)
فاطمه (سلام الله علیها) قبل از ولادت :
از عوامل مؤثر در سرنوشت ، سعادت و شقاوت انسانها ، خصوصیات آباء و اجدادی و به ویژه پدر و مادر است . پدر و مادر از دو راه در سعادت و شقاوت فرزند نقش دارند یکی از طریق وراثت ، که خصوصیات جسمی و روحی آنها توسط ژنها به فرزند منتقل می شود . دیگری از راه تماس مستقیم و مستمری که پدر و مادر ، هنگام شکل گیری و الگوپذیری فرزند با او دارد .
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم )رسیده :«الشقی من شقی فی بطن امه و السعید من سجد فی بطن امه » شقاوت و سعادت هرکسی در رحم مادر پی ریزی می شود . به لحاظ اهمیت تأثیر والدین در فرزند ، در متون دینی راهنماییهای لازم آمده و خطر لقمه ی حرام گوشزد شده است و دستور مراقبتهای اساسی در هنگام آمیزش و بارداری و طفولیت و حتی قبل از انعقاد صادر شده است ، تا فرزندان با سلامت جسمی و روحی متولد و با تربیت صحیح قدم در جامعه بگذارند . (2)
پدر فاطمه (سلام الله علیها) :
پدر فاطمه (سلام الله علیها) اشرف و اسوه و معلم همه ی انسانها و حتی برتر از انبیاء اولوالعزم است ، آن حضرت «اول ما خلق » بود .
او کسی بود که نظام هستی به خاطرش پدید آمد : «لولاک لما خلقت الافلاک »همه ی انسانها حتی انبیاء در زیر لوای رحمت او کمال او هستند : «آدم و من دنه تحت لوائی » .
حضرتش اولین و آخرین پیامبر انسانهاست . همان کسی که به مقام سدرة المنتهی رسید ، به اعلی درجه ی قرب که برای موجود ممکن ، امکان دارد بار یافت : «عند سدرة المنتهی » (3)
مادر فاطمه (سلام الله علیها) :
مادر فاطمه اولین زن مسلمانی بود که در شرایط تاریک جاهلیت به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) ایمان آورد و تمام ثروت و دارایی خویش را برای ترویج اسلام در اختیار حضرتش گذاشت . همان زنی که از جمله ی چند بانوی نمونه و سرآمد زنان عالم است و برگزیده ی خداست : «عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) ان الله تعالی اختار من النساء اربع ، مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه » خدای سبحان از بین زنان چهار زن ( مریم ، آسیه ، خدیجه و فاطمه ) را برگزید . (4) .
زمان تکون فاطمه (سلام الله علیها) :
از پدری چون محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) ، مادری مانند خدیجه (سلام الله علیها) در یکی از لحظات حساس دوران نبوت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) یعنی بعد از چهل شبانه روز دوری از خانه و خانواده و روی آوردن به عبادت و تهجد و بهره مند شدن از فیوضات غیبی و تناول میوه های بهشتی در معراج ، نطفه ی زهرا (سلام الله علیها) منعقد می شود . آری زهرا (سلام الله علیها) عصاره ی میوه های بهشتی است که پا به عرصه ی عالم خاکی نهاده است .
حدیث در شکم مادر و شهادتین :
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) می دید زهرا (سلام الله علیها) در شکم مادر با خدیجه حرف می زند . وقتی که متولد می شود نخستین کلمه ای که می گوید شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پدر و ولایت شوهر و فرزندانش می باشد .
غرض اینکه چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) می دید که خدا از بین زنهای عالم این دختر را انتخاب فرموده است لذا تمام علاقه را به زهرا (سلام الله علیها) داشت که در حقیقت تمام علاقه ی به خدا است ربطی به خودش و دخترش ندارد . (5)
نام گذاری فاطمه (سلام الله علیها) :
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فاطمه (سلام الله علیها) نزد خدا نه اسم دارد :
فاطمه ، صدیقه ، مبارکه ، طاهره ، زکیه ، راضیه ، رضیه ، محدثه ، زهرا . از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که خداوند تبارک و تعالی فاطمه را فاطمه نامید .(6)
فاطمه (سلام الله علیها) بعد از ازدواج :
شروع زندگی مشترک فاطمه (سلام الله علیها) با مراسم بسیار ساده و بی آلایش با ابتدایی ترین لوازم خانگی ، در خانه ی گلین بود . مهریه فاطمه (سلام الله علیها) همان مهر سنه بود .
در زندگی بی آلایش فاطمه و علی (علیه السلام) کارهای خانه و بیرون خانه با هماهنگی و مشارکت هر دو معصوم انجام می گیرد . (7)
تقسیم کار با رهنمود رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) انجام گرفت .آنگاه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : کارهای داخل منزل را فاطمه (سلام الله علیها) و کارهای بیرون از منزل را علی (علیه السلام)انجام دهد ، حضرت زهرا (سلام الله علیها) با خوشحالی فرمود : جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم ، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است باز داشت .
رسول گرامی اسلام پس از سال ها تحمل مشکلات و شعارش به صبر و بردباری کارگری برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) انتخاب و سفارشات لازم را ارائه فرمود ، روزی مشاهده کردند که کارگر منزل در حال استراحت و فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) مشغول کار کردن است . حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی پدر را دید فرمود : ای رسول خدا ! کار منزل را عادلانه تقسیم کردم ، روزی مال من و روزی دیگر به عهده ی ایشان است .
اشک در چشمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) حلقه زد و فرمود : خدا آگاه تر است که رسالت را در کدام خانواده قرار دهد . (8)
برخی از فضائل فاطمه (سلام الله علیها) :
از محراب عبادت کمالاتی نصیب زهرا (سلام الله علیها) شد که باید مورد توجه قرار گیرد تا عبادت و شب زنده داری او الگو اسوه ی رهروانش باشد .
روایات متعددی در مورد ایمان و عبادت فاطمه (سلام الله علیها) وارد شده در برخی از آنها آمده است که : فاطمه (سلام الله علیها) عابدترین مردم بود و چه بسا شبهایی را تا صبح تهجد و شب زنده داری می نمود . چنانکه از امام مجتبی (علیه السلام)نقل شده : مادر را دیدم تا به صبح مشغول نماز بود و در حق دیگران دعا می کرد ، وقتی از او پرسیدم چرا برای خود دعا نمی کنی ، فرمودند : اول همسایه ، آنگاه خویشتن «الجار ثم الدار » فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آن اندازه در محراب به قیام و تهجد می پرداخت که پاهای مبارکش ورم می کرد . (9)
شفاعت فاطمه (سلام الله علیها) :
شفاعت مرتبه ای است که انسانهای به مقام ولایت رسیده و مقرب درگاه خداوندی از آن برخوردارند .
فاطمه (سلام الله علیها) از زمره ی اهل بیت و از اولیاء الهی و حتی برتر از انبیا می باشد .از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شد : وقتی روز قیامت می شود ، ندا از جانب خدا می رسد که ای فاطمه هرچه درخواست کنی و از هر کسی شفاعت نمایی پذیرفته است . (10)
روایت :فریقین و عصمت فاطمه :
امام باقر (علیه السلام) می فرماید : آیه ی تطهیر درباره ی رسول الله و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیه السلام) در خانه ی ام سلمه نازل شده است . وقتی این آیه نازل شد حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین (علیه السلام) را زیر کسای خیبری جمع کرد و فرمود : خدایا اینها اهل بیت من هستند که در مورد آنان وعده داده ای خدایا رجس و پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک و منزه گردان .
سیوطی نقل می کند منظور از تطهیر و اذهاب رجس ، پاک بودن از گناه می باشد که دلالت بر مقام عصمت اهل بیت دارد ، که حضرت فرمودند :«انا و اهل بیتی مطهرون من الذنوب » (11)
فاطمه همدوش قرآن :
این مقام شامخ ویژه اهل بیت و عترت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) است که همدوش و همتای قرآن می باشد و مقام منحصر به فردی است که دیگران قادر به رسیدن به آن نیستند و این بزرگترین فضیلت اهل بیت است . فاطمه (سلام الله علیها) از زمره همین عترت پاک است ، فاطمه یادگار و ما ترک و امانت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) است . که باید از آن امانت داری نمود ؛ فاطمه از بیت وحی است و می فهمد که در خانه وحی چه می گذرد . فاطمه مخاطب اصلی قرآن کریم یعنی از زمره ی « من خوطب بهاست » (12)
فاطمه (سلام الله علیها) افضل زنان عالم :
روایات زیادی دلالت بر برتری فاطمه (سلام الله علیها) به زنان عالم دارد از جمله : از امام صادق (علیه السلام) در مورد فرمایش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) سؤال شده که فاطمه سرآمد زنان بهشت است یا سرآمد زنان عصر خویش . حضرت پاسخ دادند آنکه سرآمد زنان عصر خودش بود مریم بود ، اما فاطمه سرآمد همه ی زنان بهشت از اولین تا آخرین است . (13)
فاطمه (سلام الله علیها) افضل از انبیاء اولوالعزم :
عترت برتر از انبیاء :
با تفحص در روایات این حقیقت بر همگان روشن می شود که عترت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) افضل و برتر از انبیاء گذشته است و فاطمه (سلام الله علیها) از زمره ی عترت است و ریشه و اساس عترت است ، فاطمه کفو و همتای ، افضل افراد عترت ، یعنی علی بن ابی طالب (علیه السلام)است .
صرف نظر از سایر موانع ازدواج ، معلوم می شود ، تنها کسی که لیاقت همسری فاطمه را داشت ، علی که برترین فرد عترت است بود ، لذا فاطمه (سلام الله علیها) چون همتای علی است افضل از سایر عترت و قدر متیقن اینکه فاطمه از زمره ی عترت است که افضل از تمام انبیاء گذشته می باشد .
دریای ولایت و نبوت :
از جمله آیاتی که در شأن اهل بیت عصمت و طهارت است در سوره ی الرحمن می فرماید :« آمیخت دو دریا که به هم می رسند میان آنها فاصله است تا هر یک بر دیگری چیره نشود و آن را از بین نبرد بیرون آید از آن دو دریا مروارید و مرجان » اما باطنی آنها .
در کتاب غایه المرام از طریق عامه هفت حدیث و از طریق خاصه پنج حدیث نقل کرده است که بحرین اشاره است به بحر حکمت و ولایت یعنی علی (علیه السلام) و بحر عصمت و نبوت یعنی فاطمه (سلام الله علیها) که خداوند هر دو را به هم آمیخت و هیچ یک از این دو بحر فضیلت ، با یکدیگر یاغی نبودند .برزخ اشاره است به وجود مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) و لؤلؤ اشاره به حسن و مرجان اشاره به حسین است . (14)
مؤمنین دوستان و کفار دشمنان اهل بیتند :
و از جناب ابوذر روایت کرده که می فرماید بحرین علی و فاطمه و لؤلؤ و مرجان حسن و حسین اند .سپس فرمود کیست مانند این چهار نفر دوست نمی دارد آنان را مگر مؤمن و دشمن نمی دارد ایشان را مگر کافر پس مؤمن باشید به سبب دوستی ایشان و کافر نباشید به سبب دشمنی به فضل اهل بیت (علیه السلام) که هر که چنین باشد جایگاه او آتش دوزخ خواهد بود . (15)
آزار به زهرا ، به پیغمبر است :
روایت شریف را همه (شیعه و سنی ) از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده اند که فرمود :«هر کس به زهرا اذیت کند مرا آزرده و هر کس او را دوست بدارد مرا دوست داشته است » . به قدری عظمت شأن او را درک کرده که دستش را می بوسد آری پدری چون خاتم الانبیاء محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) دست دخترش زهرا را می بوسد . (16)
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری :
در احادیث معتبر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده که فرمود : خداوند در پیغمبران بوی به بهشتی قرار داده و حورالعین بوی گل یاس بهشتی و در ملائکه بوی گل سرخ بهشتی و در دخترم زهرا هر سه بو را جمع فرموده است . هم بوی انبیاء (به بهشتی ) هم بوی حور (یاس بهشتی ) هم بوی ملائکه ( گل سرخ بهشتی ) حالا ببینید آیا جا ندارد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) این طوری به دخترش علاقه مند باشد ؟
هر وقت او را می دید شاد می شد . چون طلیعه ی بهشت بود و با خود بوی بهشت می آورد . (17)
خشنودی خدا با خشنودی فاطمه است :
می بیند محبوبه ی خدا آمده تمام قامت جلوش بر می خیزد می فرماید : « فداها ابوها » پدرش به قربانش ، می فرماید رضاء و غضب خدا با رضا و غضب فاطمه است . هر کس از او راضی باشد خدا هم از او راضی و خشنود است و بر هر کس که زهرا خشمگین است خدا هم بر او خشمناک می باشد . (18)
این خانه کوچک فاطمه (سلام الله علیها) و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد چهار ، پنج نفر بودند و به حسب واقع ، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند ، خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه ی بشر را به اعجاب در آورده است .
زنی ، که در حجره ای کوچک و خانه ای محقر ، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی درخشید و می درخشد . صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقری که جلوگاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زندگان اولاد آدم است .
اصولاً ، رسول اکرم و ائمه ی (علیه السلام) ، طبق روایاتی که داریم ، قبل از این عالم انواری بوده اند در خلل عرش ... و مقاماتی دارند الی ماشاء الله چنان که به حسب روایات ، این مقامات معنوی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست .
او ، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، موجود ملکوتی است که در عالم انسان ظاهر شده است ،بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده
است .
... معنویات جلوه های ملکوتی ، جلوه های الهی ، جلوه های جبروتی ، جلوه های ملکی و ناسوتی ، همه در این موجود است . (19)
سوگ پدر و تنهایی و مصیبت شوهر !!!
حادثه ی عظیم و غمبار رحلت پیامبر گرامی اسلام ، امت را غرق در ماتم کرده بود و فاطمه (سلام الله علیها) هم در فراق پدر می سوخت و شاهد غربت و انزوای اسلام بود . از یک سو قدرت قدرت طلبیها و زنده شدن دوباره ارزشهای جاهلی را مشاهده می کرد و از سویی دیگر تهاجم و تجاوز به حریم حرمت ولایت را نظاره گر بود ، کوهی از غمها و دردها ، بر جان نورانیش سنگینی می نمود که دردآلود و سوزناک لب به فریاد گشود . (20 )
دفاعیات فاطمه (سلام الله علیها) از ولایت علی (علیه السلام) :
اوج فعلیت جایگاه اخص زهرای اطهر (سلام الله علیها) بعد از رحلت پدر بزرگوارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) است او تمام حقیقت انسانی خویش را در دوره بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در معرض تماشای ملکوتیان و همه آفریده ها گذاشت و عشق به الله را با تمام وجود نشان داد .او ثابت کرد که تمام نمای اسماء و صفات الهی است .
فقدان پدری چون پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) او را افسرده و ناراحت ساخته بود و دیگر اینکه مسئولیتی عظیم را بر دوش خود احساس می کرد و آن حمایت از ولایت و امامت و دوام بخشیدن به خط مستقیم رسالت بود که بلافاصله بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) به دست کسانی افتاده بود که مجوزی در خلافت از صاحب رسالت و خدایی که برانگیزاننده محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) به رسالت بود ، نداشتند در صورتی که به حکم حدیث غدیر و آیه سه سوره ی مائده و به حکم حدیث ثقلین ، منزلت ، سفینه و ... می بایست همسرش علی بن ابی طالب ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر مسند خلافت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم )بنشیند و راه مستقیم رسالت را ادامه دهد .
دختر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نمی توانست در برابر این اجتهادها یا بهتر بگوییم نوآوری ها ، آرام و خاموش بنشیند . باید مسلمانان را از سنت شکنی ها بر حذر دارد ، اگر پذیرفتند چه بهتر ، اگر نه نزد خدا معذور خواهد بود .
درد زهرا (سلام الله علیها) در مبارزه اش آن نبود که باید همسرش خلیفه شود و چرا نشد؟ بلکه می دید اسلام از نظر رهبری شکست خورده ، این کار نتیجه اش آن خواهد بود که بنی امیه و بنی عباس و امثال آنها بر سرنوشت اسلام و مسلمین حاکم شوند و آن شکست اسلام است .
دوره پس از رحلت پدر ، جانسوزترین دوران زندگی زهرا (سلام الله علیها) است . او وظیفه سنگین و خطیر انسانیش را که دفاع از حق همسرش ، امامت و حق خودش بود به انجام رساند و با قلبی آرام و مطمئن و پر از رنج و روح سرشار از رضایت حق به جوار رحمت حق و لقای محبوب شتافت . (21)
امام صادق (علیه السلام) نقل می فرماید که : وقتی مهاجمان به خانه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) یورش آوردند که در خانه را بشکنند یا بسوزانند و وارد منزل شوند ، حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در منزل رفته ، خطاب به رهبرآنها که در پیشاپیش مهاجمان بود ، فرمودند :«وای بر ، این چه جرأت و جسارتی است که نسبت به خدا و رسول خدا کرده ای ، آیا می خواهی نسل رسول خدا را نابود کنی ؟ و از میان برداری ؟ آیا می خواهی نور خدا را خاموش کنی ؟ خداوند نورخود را حفظ می کند و تداوم می بخشد » (22 )
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هر جا که لازم بود با یادآوری حدیث غدیر ، مغزهای خفته و انسانهای فریب خورده را هدایت و بیدار می فرمود و بارها تذکر می داد که :
«آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا در روز غدیر خم که فرمود :هر که را من مولا و رهبر باشم ، علی نیز مولای اوست . آیا فراموش کردید که به علی فرمود :یا علی موقعیت تو نسبت به من همانند هارون به موسی پیغمبر است ؟ (23)
در روزهای سخت بیماری فاطمه (سلام الله علیها) ، مهاجرین و انصار به عیادتش رفته و عرض کردند ای دختر پیغمبر چگونه صبح کردی ، با بیماری چه می کنی ؟
حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از حمد خدا و درود بر پدرش فرمود : « صبح کردم در حالی که به خدا سوگند دنیای شما را دوست نمی دارم و از مردان شما خشمناک و بیزارم ، درون و بیرونشان را آزمودم و نامشان را از دهان خویش به دور افکندم ، از آنچه کرده اند ناخشنودم ... وای بر آنان چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد ؟ و خلافت بر پایه های نبوت استوار ماند ؟ از خانه ای که جبرئیل در آن فرود می آمد به خانه دیگر بروند .
حق را از دست علی که عالم به امور دین و دنیاست گرفتند .بدانید که این زیان بزرگ و آشکاری است . چه باعث شد که با علی (علیه السلام) کینه توزی نمایند و انتقام گیرند ؟ چون سوزن تیغ او را چشیدند و پایداری او را دیدند که نسبت به مرگ بی اعتنا بود دیدند که چگونه بر آنان می تازد و با دشمنان خدا نمی سازد و آنان را عقوبت می کند و غضب علی در راه رضای خداست . به خدا سوگند ، اگرپای ، در میان می نهادند و علی (علیه السلام) را بر کاری که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به عهده او نهاد ، می گذاردند ، آسان آسان ایشان را به راه راست می برد و حق هر یک را بدو می سپرد .چنان که کسی زیانی نبیند و هر کس میوه آنچه کشته است ، بچیند . این شتر را سالم به مقصد می رساند و حرکتش برای کسی رنج آور نبود . تشنگان عدالت را از چشمه سرشار و زلال حقیقت سیراب می کرد « چشمه ای که آب زلال آن فواره زنان ، از هر طرفی جاری است » که هر رنگ کدورت نپذیرد و همواره سیراب بوده ، رنج تشنگی نبیند .
علی (علیه السلام) همواره در پنهان و آشکار نصیحت کننده مردم است و اگر به خلافت می رسید از اموال بیت المال برای خود ، ذخیره نمی نمود و از ثروت دنیا جز به اندازه نیاز برداشت نمی کرد ، به اندازه ی آب اندکی که عطش را فرو نشاند و طعام مختصری که رفع گرسنگی نماید ... » (24)
سخنرانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جمع زنان مهاجر و انصار :
از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود : حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از امت ساکت و بی تفاوت ، درپیش پروردگار خود ، شکوه ها مطرح می کرد و در حالی که اشکهای او جاری بود ، می فرمود : «پروردگارا به سوی تو شکایت می کنم ، اندوه از دست دادن پیامبر و فرستاده و برگزیده ات را . و به تو شکایت می کنم و از ارتداد امت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و این که حق ما را از ما بازداشتند . همان حق (ولایت و رهبری ) را که در قرآن کریم ، خود بر پیامبر و با زبان او نازل فرمودی .(25)
چگونه می توان شاهد بود که بهترین زنان عالم و تنها یادگار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) با سینه ی غمبارش و درد و رنج مسمارش و بازوان زخمدارش و نیلگونی رخسارش و چشمان اشکبارش و فریاد بین در و دیوارش و پهلوی شکسته و خونبارش و شهادت در گهربارش (محسن سلام الله علیه ) ) یا مشاهده ی مظلومیت همسر حق محور و شجاعش ، در بستر شهادت در انتظار ارتحال به عالم ملکوت باشد !
چگونه است که علی باید شبانه فاطمه (سلام الله علیها) را تجهیز نمود ، به خاک بسپارد ؟!
چگونه است که برای تغسیل فاطمه (سلام الله علیها) باید کودکان داغدار او ، شبانه آب بیاورند ؟!
چگونه است که باید مزار فاطمه ، کوثر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) و ام الائمه و شجره ی طیبه ی ذریه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) مخفی بماند ؟!
و این گونه است که مظلومیت زهرا (سلام الله علیها) و مصیبت عظمای شهادت مظلومانه ی بانوی بزرگ عالم در روز سوم جمادی الثانی هرگز فراموش نخواهد شد .
و این گونه است که غم مظلومیت فاطمه (سلام الله علیها) ، علی ، فاتح خیبررا به زانو در می آورد !
«انا لله و انا الیه راجعون »
پی نوشت :
1 ـ زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، شهید آیت الله دستغیب ، انتشارات ناس ، تهران ، 1375.
2 ـ فاطمه الگوی زندگی ، حبیب الله احمدی ، انتشارات فاطمیا ، 1380 ، قم .
3 ـ همان منبع .
4 ـ همان منبع.
5 ـ زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، شهید آیت الله دستغیب ، انتشارات ناس ، تهران ، 1375.
6 ـ بحار ، آیت الله مجلسی ، جلد 43 ، انتشارات ، کتابفروشی اسلامیه ، 1361.
7 ـ همان منبع .
8 ـ نهج الحیاه ، محمد دشتی ، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (ع) ، قم ، 1380 .
9 ـ بحار ، آیت الله مجلسی ، جلد 43 ، انتشارات ، کتابفروشی اسلامیه ، 1361 .
10 ـ همان منبع .
11 ـ انسیه حورا ، محمد تقی ژولیده نیشابوری ، پیام حق ، تهران ، 1376 .
12 ـ همان منبع .
13 ـ همان منبع .
14 ـ بوی بهشت ، غلامرضا حیدری ابهری ، زلال ، تهران ، 1383 .
15 ـ دربارگاه ما ، سعید آل رسول ، مؤسسه الزهراء ، تهران ، 1381.
16 ـ پاره پیامبر ، عبدالکریم بی آزار شیرازی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران، 1384.
17 ـ زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، شهید آیت الله دستغیب ، انتشارات ناس ، تهران ، 1375 .
18 ـ همان منبع .
19 ـ صحیفه نور ،امام خمینی ، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، 1384.
20 ـ نهج الحیاة ، محمد دشتی ، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (ع) ، قم ، 1380.
21 ـ بانوی صبح ، ویژه نامه همایش فرهنگی هنری فاطمه (س) یاور علی (ع) ، فرهنگسرای بانو ، تهران ، 1380.
22 ـ بحارالانوار ، آیت الله مجلسی ، جلد 5 ، انتشارات کتابفروشی اسلامیه ، 1361.
23 ـ الغدیر ، علامه امینی ، جلد اول ، انتشارات کتابخانه بزرگ اسلامی ، 1362 .
24 ـ خطبه ی آتشین بانوی اسلامی در بستر شهادت ، ناصر مکارم شیرازی ، انجمن محبان فاطمه ، قم ، 1379 .
25 ـ خطبه ی آتشین بانوی اسلام ، علی کاظمی ، دفتر نشر ایمان ، تهران ، 1378.
منابع :
ـ الغدیر ، علامه امینی ، انتشارات کتابخانه بزرگ اسلامی 1362 .
ـ انسیه حورا ،محمد تقی ژولیده نیشابوری ، پیام حق ، تهران ، 1376.
ـ بانوی صبح ، ویژه نامه همایش فرهنگی هنری فاطمه (سلام الله علیها) یاور علی (علیه السلام) ، فرهنگسرا بانو ، تهران ، 1380 .
ـ بحارالانوار ،آیت الله مجلسی ، جلد 5 و 43 ، انتشارات کتابفروشی اسلامیه ، 1361 .
ـ بوی بهشت ، غلامرضا حیدری ابهری ، انتشارات زلال ، تهران ، 1383.
ـ پاره پیامبر ، عبدالکریم بی آزار شیرازی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران ، 1384 .
ـ خطبه ی آتشین بانوی اسلام ، علی کاظمی ، دفتر نشر ایمان ، تهران ، 1378.
ـ خطبه ی آتشین بانوی اسلامی در بستر شهادت ، ناصر مکارم شیرازی ، انجمن محبان فاطمه (سلام الله علیها) قم ، 1379 .
ـ در بارگاه ما ، سعید آل رسول ، مؤسسه الزهرا ، تهران ، 1381 .
ـ زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، شهید آیت الله دستغیب ، انتشارات ناس ، تهران ، 1375.
ـ فاطمه الگوی زندگی ، حبیب الله احمدی ، انتشارات فاطمیا ، قم ، 1380 .
ـ صحیفه ی نور ، امام خمینی ، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، 1384.
ـ نهج الحیاه ، دشتی ، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین ، قم ، 1380
.





      

سالار زنان ، اسوه ی نیکان، صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا (س) شخصیت وارسته و ممتازی است که همه ی انسان های خردمند مسلمان و حتی همه ی دانایان همه ی ادیان ، به عظمت ومقام والای او اذعان کرده اند.

این بانوی بزرگ، علاوه بر شخصیت ذاتی و با عنایت به این که در مهد نبوت پرورش یافته، خود نیز برای پیمودن مدراج عالی انسانی ، نهایت دقت، مراقبت، کوشش و مجاهده ی مومنانه را به کار گرفته ، تا از طرفی شرایط لازم بندگی خدا و از طرف دیگر، رسالت قرآنی خویش را در ارتباط با ادای مسئولیت عملی و رفتاری، در برابر جامعه ای که در آن زندگی می کند، به نحو احسن و به صورت ماندگار لباس عمل بپوشاند.

اگر بخواهیم به تحلیل زندگی این بانوی بزرگ بپردازیم، باید بگوییم : فاطمه (س) بانویی است، که در ایمان و عقیده، فکر و اندیشه، عمل به وظایف واجب و رفتار و کردار در حوزه های فردی و اجتماعی، از آبشخور قرآن کریم الهام گرفته و این الهام را در سراسر زندگانی کوتاه خویش، به ظهور رسانده است.

این بحث، دامنه ی گسترده ای دارد و فرصت فراوانی را می طلبد، که در این مجال، نمونه هایی از «تجلی قرآن در رفتار آن حضرت » را به مطالعه می گذاریم:

1.یاری پیامبر (ص)

پیامبر (ص) سه سال پس از دعوت پنهانی ، مأمور شد در سال سوم بعثت ، دعوت خویش را علنی سازد ، در این باره آیه نازل شد : فاصدع بما تؤمر و أعرض عن المشرکین. (حجر ، 94/15)

بر اساس این آیه، رسول خدا (ص) دستور یافت بدون بیم و هراس از مشرکان ، دعوت و تبلیغ خویش را علنی کند، در مقابل، آزار و اذیت مشرکان و مخالفان هم اوج گرفت ، یکی از افراد نادان به عنوان استهزاء خاک بر سر آن حضرت ریخت و آن حضرت، در حالی که غبار آلوده شده و اشک در چشم داشت، به خانه آمد و فاطمه (س) با مشاهده ی آن وضع، در حالی که گریه می کرد و سر و صورت پدر را شست و شو می داد و پیامبر (ص) نیز فاطمه را دلداری می داد گفت : دخترم ! گریه مکن، خداوند پدرت را یاری و حفظ می کند. (1)

ابن عباس می گوید :

یک روز رسول خدا (ص) درکنار کعبه حضور یافت و به نماز مشغول شد، عمرو بن هشام بن مغیره مخزومی معروف به ابوجهل، که از مشرکان مخالف پیامبر (ص) بود، به یاران و اطرافیان خود گفت: چه کسی حاضر است برود و نماز این مرد را خراب کند ؟ عبدالله بن زبعری حرکت کرد و در حالی که رسول خدا (ص) به سجده رفته بود، با کمال قساوت و بی رحمی ، خاکروبه و بچه دان شتری را که تازه نحر شده بود، روی آن حضرت ریخت ، ولی ابوطالب ، مرد مزاحم را دور کرد (2) و آن گاه فاطمه (س) با دست های کوچک خویش ، سر و صورت و لباس پدر را از آلودگی پاک نمود و با خشم و فریاد، مهاجمان را مورد نفرین و نکوهش تند قرار داد و سپس پدر را برای رفتن به خانه یاری رسانید. (3)

همچنین ابن عباس می گوید:

روزی گروهی از افراد قریش ، در حجر اسماعیل (ع) جمع شدند و با بت های لات ، عزٌی و منات پیمان بستند، تا پیامبر (ص) را هر جا مشاهده کردند به قتل برسانند. فاطمه (س) که کودکی بیش نبود، از این توطئه خطرناک اطلاع یافت ، خود را با شتاب به پدر رسانید و در حالی که گریه می کرد، موضوع را با آن حضرت در میان گذاشت ،پیامبر (ص) فرمود: دخترم ! آب حاضر کن تا وضو بگیرم، پس از وضو از خانه بیرون رفت و در مسجد الحرام حضور یافت، وقتی قریشیان آن حضرت را مشاهده کردند، گفتند: محمد (ص) همین است، ولی از شرمندگی سر خود را به زیر انداختند، نفس در سینه های آنان حبس شد، آن گاه پیامبر (ص) مشت شنی به سوی آنان پاشید و گفت : روی شما سیاه باد، بعد آنان پراکنده شدند و بدین ترتیب با هوشیاری و اطلاع رسانی فاطمه (س) پیامبر (ص) با تدبیری که اندیشید، از یک توطئه حساب شده ، جان سالم به در برد. (4)

راستی ، وقتی در ماه رمضان سال دهم بعثت ، ابوطالب ، عمو و یاور مجاهد پیامبر (ص)و سه روز بعد، حضرت خدیجه (س) همسر فداکار رسول خدا (ص) چشم از جهان بستند و پیامبر (ص) آن سال را « سال غم و اندوه » برای خود نامید. (5) و می گفت : تا روزی که ابوطالب وفات یافت، دست قریش از آزار من کوتاه بود (6) جزفاطمه (س) چه دختر لایقی می توانست برای پیامبر (ص) مایه ی تسلٌی و قوت قلب و آرام بخش کانون زندگی آن بزرگوار باشد ؟

پس از هجرت

پیامبر (ص) شب اول ربیع الاول سال چهاردهم بعثت، که دشمنان در صدد به قتل رساندن او بودند، به دستور خداوند، خانه ی خویش را ( مکه ) ترک نمود، علی (ع) را به جای خود خوابانید و پس از ماندن سه روز در « غار ثور» در حالی که ابوبکر و دو نفر دیگر را همراه داشت ، به مدینه هجرت کرد. (7)

آن حضرت به علی (ع) سفارش کرده بود، در مکه بماند و امانت های مردم را ، که نزدش بود به صاحبان آنها برساند. (8) پس از آن نامه ای به علی (ع) نوشت، که وی آماده ی خروج شود علی (ع) هم به افراد باقی مانده دستور داد : بارهای سبک همراه خود بردارند و با مراقبت شدید از کمین دشمنان مکه را ترک کنند. خود نیز با تنی چند از یاران، فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) فاطمه بنت اسد مادر خود و فاطمه دختر زبیربن عبدالمطلب را به طرف مدینه حرکت داد و بعد از چند روز طی طریق با مراقبت زیاد، آنان را به سلامت به آن شهر رسانید. (9)

فاطمه زهرا (س) که با تحمل سختی ها و تلخی ها، در راه دینداری و یاری پیامبر (ص) تجربه هایی اندوخته بود ، در هر جا زمینه ای پیش می آمد و نیازی احساس می شد، با کمال ایمان و شوق فراوانی حضور می یافت و پدر را یاری می رسانید و در عین داشتن سن کم ، شرایط اطاعت و نصرت پیامبر (ص) را تبلور می بخشید.

سال سوم هجرت، به همراه برخی دیگر از زنان مانند: صفیٌه ، دختر عبدالمطلب عمه رسول خدا (ص) و خواهر حمزه سید الشهدا ، برای آب و غذا رساندن به سپاه اسلام و مداوای مجروحان و خلاصه ، یاری پیامبر (ص) در جنگ « احد » حضور یافته است. (10)

سهل به سعد ساعدی می گوید :

در جنگ احد وقتی دندان های پیشین پیامبر (ص) شکست و با ضربه ی شمشیر دشمن کلاه خود آن حضرت خورد شد و خون بدن و لباس او را فراگرفت، علی (ع) با سپر خود آب می آورد و روی زخم های بدن پیامبر (ص) می ریخت و فاطمه (س) بدن پدر را شست و شو می داد، فاطمه (س) وقتی هم مشاهده کرد خون زخم بند نمی آید، قطعه ی حصیری را سوزانید و خاکستر آن را روی زخم های بدن پیامبر (ص ) نهاد تا خون بند بیاید. (11)

پس از پایان همین جنگ بود، که علی (ع) ذوالفقار ، شمشیر خون آلود خود را به فاطمه (س) داد تا خون آن را بشوید و اضافه کرد: فاطمه ! این شمشیر را تحویل بگیر، زیرا که امروز با من خوشرفتاری نمود، رسول خدا (ص) ادامه داد: فاطمه جان ! این شمشیر را بگیر، چون شوهرت حق خود را ادا کرد و خداوند با آن سردمداران قریش را نابود کرد . (12)

بابا ؛ بگو

بر اساس شواهد تاریخی ، در حالی که هنوز ادب قرآنی همه ابعاد زندگی مردم را فرا نگرفته بود، بسیاری از افراد به عادت منحط و سخیف روزگار جاهلی ، به هنگام صدا زدن پیامبر (ص) آن بزرگوار را بدون توجه به مقام نبوت و رسالت ، و با تعبیر : یا محمد ! یا محمد صدا می زدند، که به منظور آموزش ادب و تربیت گفتاری و محاوره ای ، آیه ی 63 سوره ی نور نازل شد.

امام صادق (ع) فرموده است :

وقتی آیه : لاتجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا ( نور، 63/24)، نازل شد ، یعنی خواندن پیامبر (ص) را در میان خود، مانند خواندن ( و صدا زدن ) بعضی از شما نسبت به بعضی دیگر تلقی نکنید، فاطمه (س) هم آن حضرت را چند بار با تعبیر : یا رسول الله (ص) ! صدا زد ، ولی رسول خدا (ص) جواب نداد و روی خود به سوی فاطمه (س) برگردانید و فرمود: دخترم ! فاطمه جان ! این آیه درباره ی تو نازل نشده، بلکه درباره ی جفاکاران خودخواه نازل شده ، و : أنت منٌی و أنا منک ، قولی یا أبه ، فانها أحیی للقلب و أرضی للرب ؛ تو از من هستی و من از تو هستم ، تو بگو: بابا، زیرا بابا گفتن تو، دل را زنده و خدا را خشنود می گرداند.(13)

2. ازدواج فاطمه (س)

قرآن کریم ، ازدواج را با تعبیر : میثاقا غلیظا .( نساء ، 21/4) یعنی ، پیمان محکم و استوار یاد کرده که علاوه بر قداست آن، برای تحقق این پیمان، به کارگیری مطالعه و دقت فراوان هم لازم است. چنان که حفظ این پیمان نیز مراقبت و هوشیاری زیادی می طلبد. پیامبر (ص) نیز ، در مورد ازدواج حضرت فاطمه (س) با وجود که خواستگاران متعددی داشت، به خاطر عدم سنخیت و تناسب فکری و ایمانی ، این پیمان را استوار نمی یافت و در پی آن اشکالاتی احساس می کرد، بدین جهت در مرحله ی اول، دستور آن را آسمانی و الهی اعلام کرد و با ازدواج فاطمه (س) با آنان موافقت نکرد. (14)

اما به هنگام خواستگاری علی (ع) برای ارزش نهادن به کرامت انسانی زن و آزادی در انتخاب همسر و نیز الگودهی به دیگران، خطاب به فاطمه (س) فرمود: ماترین ؟ نظر تو در ارتباط با ازدواج با علی (ع) چیست ؟ (15)پس از این مراحل ، ازدواج فاطمه (س) با علی (ع) با کمال سادگی و نهایت دقت انباشته از ایمان و صمیمیت برقرار گردید، تا همان طور که قرآن کریم فلسفه ی آن را « برقراری مودت و رحمت » (16) بیان داشته، این فلسفه تحقق عملی یابد و دیگران نیز این شیوه ی زیبا و سرنوشت ساز را معیار زندگی عاقلانه و شرافت مندانه و سعادت مندانه قرار دهند، و این معنا، در سراسر زندگی فاطمه (س) و علی (ع) در همه ی ابعاد، نمایش چشمگیری داشت.

3.همسرداری زهرا (س)

در قرآن کریم ، گروهی اززنان با تعبیر : فالصالحات، قانتات ، حافظات للغیب ، (17) بانوان صالح و با ظرفیت معرفی شده اند که دارای دو ویژگی مهم ، در حضور و غیاب همسران خویش هستند، یعنی این دسته از زنان، در برابر و حضور همسران، تواضع و فروتنی و نرمش و سازگاری دارند و در غیاب همسران نیز ، حافظ اسرار و شئون و حقوق مادی و معنوی شوهر می باشند.

طبیعی است که در پرتو این صلاحیت ها و شایستگی ها، که دو محور کلی آن مطرح گردید ، ده ها خصلت های اخلاقی و حقوقی مثبت و موفقیت پرور، و آرامش در زندگی ناشی می گردد ، که فاطمه (س) دارای همه ی آنها بود و می کوشید با وجود کمبودها و تنگناها سخت زندگی آن روز، به هیچ وجه وسیله ی رنجش و آزردگی علی (ع) را فراهم نیاورد و حتی خواسته کوچکی هم، که همسر را در مضیقه قرار دهد نداشته باشد ، که نمونه هایی از آن در تاریخ آمده است.

آری، پرهیز از زرق و برق ها و حتی صرف نظر کردن از برخی ضروریات زندگی به خصوص در آن شرایط، فاطمه (س) را در افق بلندی از شخصیت و هویت انسانی قرار داده بود، که حتی بر حسب گواهی تاریخ ، روزی علی (ع) از فاطمه (س) در خواست می کند، آن بانو چیزی از وی بخواهد و پس از اصرار و سوگند، فاطمه (س) بیمار می گوید : اگر اناری باشد به آن میل دارم ، که علی (ع) برای تهیه ی آن از خانه بیرون می رود تا آن را فراهم آورد... (18) اما به هر حال سراسر زندگی فاطمه (س) و علی (ع) صفا و یک رنگی ، صداقت و درستی ، مهر و محبت و بلکه در سختی ها و مصائب مختلف سخت، با فداکاری و از خود گذشتگی فوق العاده انباشته است و نور ایمان کانون خانواده ی آنان، به همه جا پرتو افشانی می کند.

4. عبادت و شب زنده داری

اگر دامنه ی عبادت را به وظایفی که با انگیزه ی الهی و نتیجه ی خدمت رسانی به جامعه صورت می گیرد، تعمیم دهیم، حضرت فاطمه (س) در این قلمرو نیز با استفاده از ایده های قرآنی نمونه ی کاملی بوده است، اما اگر عبادت به معنای خاص آن، به خصوص خالصانه ترین و مؤمنانه ترین آن را ، در قالب نماز و نیایش و شب زنده داری ، در نظر بگیریم، آن بانوی بزرگ به متابعت از پدر ، ید طولا و شیفتگی خاصی داشته است.

قرآن کریم، چنین عبادتی را نشانه ی خردمندی و عقلانیت معرفی کرده و داستانی از آن را این گونه به تصویر می کشد: الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ... ( آل عمران ، 191/3) ؛خردمندان و اولوالالباب کسانی هستند که در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو خفته، در همه ی حالات خدا را یاد، و نیایش می کند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند.

در تفسیر این آیه ، عطاء بن ابی ریاح روایت کرده :

روزی نزد عایشه همسر پیامبر (ص) رفتم و از او خواستم شگفت انگیز ترین چیزی را که در طی عمر خود از پیغمبر (ص) مشاهده کرده بیان کند، وی سراسر کارهای پیامبر (ص) را عجیب توصیف نمود و درباره ی عجیب ترین آنها گفت : شبی از شب ها که پیامبر (ص) در منزل من بود به استراحت می پرداخت ، هنوز آرام نگرفته بود، که برخاست و لباس پوشید و وضو گرفت و به نماز ایستاد و آن قدر در حال نماز و راز و نیاز با خدا اشک ریخت که جلو لباسش از اشک چشمش خیس شد، سپس سر به سجده گذاشت و آن قدر گریه کرد، که زمین از اشک چشم او خیش شد و این اشک و ناله تا طلوع صبح ادامه داشت ، تا این که بلال مؤذن او را به نماز صبح فرا خواند، اما وی مشاهده کرد آن حضرت گریان است ، گفت : شما که مشمول عنایت خدا هستید، این همه گریه برای چیست ؟

پیامبر (ص) فرمود: افلا اکون لله عبدا شکورا؟ آیا نباید بنده ی شکرگزار خدا باشم ؟ چرا گریه نکنم ؟ خداوند در شبی که گذشت ، آیات تکان دهنده ای نازل کرد، سپس به خواندن پنج آیه آخر سوره ی آل عمران پرداخت و ادامه داد: وای به حال کسی که این آیات را بخواند و در آنها نیندیشد. (19)

فاطمه (س) از این حالات مطلع می شد و بارها اتفاق می افتاد، که وقتی پیامبر (ص) علی (ع) و حسن و حسین (ص) ، سلمان فارسی ، عمار یاسر و گاهی دیگران برای دیدار یا انجام کاری وارد می شدند، علاوه بر عبادت به معنای عام، او را در مصلا و محراب عبادتی که برای خود ترتیب داده بود می دیدند. (20)

حسن بصری ( که یکی از زهٌاد هشتگانه بود، 112 هـ)(21) گفته است :

ما کان فی هذه الامه أعبد من فاطمه (س ) کانت تقوم حتی تورم قدماه . (22)

در میان این امت ، عابدتر از فاطمه (س) وجود نداشت، آن قدر به عبادت می ایستاد، که پاهای وی ورم کرده بود.

در بیانی وارد شده که خداوند به فرشتگان فرموده: بنده ی من فاطمه را مشاهده کنید، چگونه در برابر من ایستاده که از خوف من بندهایش می لرزد و با قلب و روح خود به عبادت من می پردازد ... (23)

5.دیگر خواهی و ایثار

تواصی به حق، که از ارکان سعادت انسان و جامعه است و مورد سفارش قرآن کریم قرار گرفته (24) خصلتی است که از ایمان و درون پاک خیرخواهانه نشأت می گیرد و با پیمودن سیر مراحل تکاملی ، به مرحله ی ایثار و تقدم دیگران بر خویشتن ، انسان را در مقام بلند درخشانی قرار می دهد.

تجلی این دو خصلت متعالی را در موارد مختلف زندگی حضرت فاطمه (س) بارها می توان یافت، که به سه نمونه اشاره می شود:

1. امام حسین (ع) ازبرادر خود امام حسن(ع) روایت می کند که شب جمعه ای مادرم فاطمه (س) را مشاهده کردم ، که در محراب عبادت خویش درحال نماز پیوسته رکوع و سجود انجام می داد تا سفیده ی صبح طلوع کرد، من می شنیدم ، که وی برای مردان و زنان با ایمان، زیاد دعا می کرد و هرگز برای خویش دعایی نکرد! گفتم : مادر جان! من هر چه گوش دادم برای دیگران دعا می کردی ، چرا برای خود دعا نکردی، فرمود : همسایه حق تقدم دارد ! الجار ثم الدار. (25)

2. در سرگذشت دیگری ، که نتیجه ی روح دیگر خواهی و بلکه ایثار فاطمه (س) است، علاوه بر دعا جهت خیر و سعادت افراد، رفتار ایثار گرانه ی آموزنده ای مشاهده می کنیم.

ابن جوزی روایت کرده :

رسول خدا (ص) برای شب عروسی فاطمه (س) که پیراهن او کهنه و وصله دار بود ، پیراهن نوی خریداری کرده بود، در آن شب فقیر تهی دست به خانه ی فاطمه (س) مراجعه کرد و ناله سر داد : که من از اهل بیت نبوت ، پیراهن کهنه ای می خواهم ، فاطمه (س) تصمیم گرفت پیراهن کهنه ی خود را به او بدهد، ناگاه به فکر آیه ی قرآن افتاد که می فرماید : لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون. ( آل عمران ، 92/3 بدین جهت ، در شب زفاف پیراهن نو شب عروسی خود را به فقیر داد. (26)

3. زمخشری ، در تفسیر « الکشاف » از ابن عباس روایت کرد:

وقتی حسن و حسین (ع) بیمار شدند ، پیامبر (ص) با گروهی از یاران به عیادت آنان رفتند، وقتی علی (ع) را در کنار آنان دیدند گفتند : اگر برای دو فرزندت نذری کنی آنان شفا می یابند، آن گاه علی (ع) ، پیامبر (ص) ، فاطمه (س) و فضه ی خدمتگزار ،نذر کردند اگر حسن و حسین (ع) بهبودی یابند، آنان سه روز ، روزه بگیرند، آن دو بهبودی یافتند و آنان روزه گرفتند، اما صبح روز اول فاطمه (س) متوجه شد برای افطار غذایی در خانه نیست ، ناچار علی (ع) سه کیلو جو قرض گرفت، فاطمه (س) با دستاس آن را آرد کرد و برای روز اول با آن آرد جو، پنج عدد نان پخت و آماده افطار شدند، که نیازمندی مراجعه کرد و غذا درخواست نمود، ناچار همه نان خویش را به او دادند و خود با آب افطار کردند، دو روز دیگر نیز بدین ترتیب گذشت و آنان با دادن غذای خویش به یتیم و اسیری که تازه آزاد شده بود ، خود با آب افطار کردند و دیگران را بر خویش مقدم داشتند.

آری به قول زمخشری نیز ، بدین مناسبت سوره ی هل اتی نازل شد و آنان را ابرار نامید، که در بهشت دارای مقام عالی هستند، چه این که با ایثار و مقدم داشتن گرسنگان بر خویشتن و با وجود نیاز ، به هنگام ادای نذر ، به خاطر خدا غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر داده بودند. (27)

6. آموزش دیگران

قرآن کریم ، با بیان : و یعلمهم الکتاب ... ( بقره ، 129/2) پیامبر (ص) را به آموزش کتاب و حکمت و معارف دین مأمور می کند. امام صادق (ع) فرموده :

حضرت فاطمه (س) به حضور رسول خدا (ص) رسید و برخی مشکلات و سؤالات خود را با آن حضرت در میان گذاشت ، رسول خدا (ص) جزوه ای به آن بانو داد و فرمود: تعلمی ما فیها، آن چه در این جزوه آمده بیاموز، در آن جا آمده بود: من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر، فلا یؤذی جاره... ؛ هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه ی خودرا آزار نمی رساند، هر کس به خدا و قیامت ایمان دارد میهمان خویش را گرامی می دارد ، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، یا سخن حق می گوید یا ساکت می ماند. (28)

بر اساس این آموزه نیز، فاطمه (س) خود را موظف می دید در هر فرصت مناسب خود را آموزگار دیگران بداند و معارف دین را به آنان آموزش دهد یا پاسخ گوی مردان و زنان باشد، که یکی از موارد آن چنین است :

امام حسن عسکری (ع) روایت کرده است :

زنی به حضور فاطمه زهرا (س) رسید و عرض کرد، مادری دارم که علیل و ناتوان است و درباره ی نماز خود با اشکالاتی مواجه می شود، مرا نزد شما فرستاده تا مشکلات و سؤالات او را با شما در میان گذارم، فاطمه (س) به سؤال اول زن پاسخ داد، زن پرسش دیگری مطرح کرد و جواب شنید تا این که سؤالات زن به ده سؤال رسید و فاطمه (س) با حوصله ، جواب های هر یک را بیان کرد، ولی آن زن به خاطر سؤالات متعدد و خسته کننده شرمنده شد و گفت : بیشتر زحمت نمی دهم ! اما فاطمه (س) فرمود: نگران نباش و هر سؤالی داری مطرح کن ، زیرا من به خاطر جواب دادن هر سؤال پاداش خواهم داشت ، اگر کسی در مدت یک روز بار سنگینی را به بالای پشت بام خانه یا ساختمانی ببرد و در مقابل آن حق الزحمه معادل هزار دینار دریافت کند، آیا تحمل این زحمت برای او نگرانی دارد ؟ زن عرض کرد : نه . فاطمه (س) فرمود: من هم به خاطر هر جوابی که به تو می دهم، از سوی خداوند پاداش خواهم داشت. بنابراین ؛ نگران نباش ، این از آموزش های پدرم رسول خدا (ص) است ، که دانشمندان پیرو مکتب ما ، روز قیامت به میزان دانش و علومی که در جهت ارشاد مردم به کار گرفته اند، محشور می شوند و دارای مقام بلند خواهد بود و به آنان خطاب می شود، ای کسانی که سرپرستی یتیمان آل محمد (ص) را به عهده گرفته اید و پدران روحانی و رهبران دینی بوده اید، پاداش بزرگ خود را دریافت دارید.

سپس فاطمه ( س) ادامه داد : ای زن ! خداوند بر چنین عالمانی لباس های فاخری می پوشاند، که هر تار و پود آن از تمام پدیده هایی که آفتاب بر آن می تابد ، یک میلیون بار با ارزش تر است ، زیرا همه ی پدیده های عالم ، دستخوش تیرگی و کدورت هستند، جز علم و دانش ، که تأثیر آن ماندگار است. (29)

باری ، احادیث و معارف زیادی به منظور یک سلسله آموزش های رفتاری وارد شده ، ولی متأسفانه برخی احادیث آن بزرگوار را بیش از 18 مورد ندانسته اند. (30) در حالی که محقق ارجمند مرحوم شیخ احمد رحمانی همدانی ، 83 مورد از احادیث حضرت زهرا (س)جمع آوری نموده (31) و 29 مورد آن را این جانب در کتاب «فاطمه ، الگوی زن مسلمان » که با موضوع کتاب تناسب داشته با ترجمه و اندکی شرح آورده ام. (32)

7. تعلیم و تربیت فرزندان

قرآن کریم ، به همه ی اهل ایمان دستور می دهد ، خویشتن و اعضای خانواده ی خود را ، از آتش دوزخ ( حفظ کنند) و نگه دارند : یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و أهلیکم نارا. (تحریم ، 6/66)

نگه داشتن خویشتن، به ترک گناه و لغزش ها و پرهیز از پیروی تمایلات نفسانی است و نگه داشتن اعضای خانواده، به تعلیم و تربیت ، امر به معروف و نهی از منکر و پیشگیری از لغزش ها و آلودگی می باشد.

این جهات، وظیفه ی اجتناب ناپذیر هر فرد مسلمان است و بر اساس این آموزه ، فاطمه زهرا (س) که در بستر وحی پرورش یافته و رسالتی فوق العاده احساس می کند، تعلیم و تربیت همه جانبه را با جدیت نسبت به فرزندان خویش به کار می گیرد.

فاطمه (س) برای دست یابی به این هدف مهم تعلیم و تربیتی ، از گفتن اذان و اقامه با سرودن نغمه ی توحید در گوش حسن و حسین (ع) و نیز انتخاب نام زیبا و پرمعنا برای آنان با درخواست از پیامبر (ص) آموزش آنان را آغاز می کند. (33) حضرت حسن(ع) را از کودکی برای یادگیری به مسجد می فرستاد تا پیام پیامبر (ص) را دریافت کند. (34) تفریح و بازی کودکانه با آنان برقرار می سازد. (35)مسابقه خطاطی و کشتی گیری صورت می دهد. (36) به حضور و غیاب آنان توجه جدی می نماید. (37) در غذا و لباس، محبت و عدالت به کار می گیرد. (38) و بالاخره با روز خوابان کودکان و غذای کم به آنان دادن، برای بیدار ماندن و عبادت در شب قدر (39) شیوه های مختلف و متنوع تعلیماتی و تربیتی را معمول می دارد.

8.کار، در خانه

تلاش و کار و فعالیت و به کار گیری نیروها و انرژی ها، جوهر حیاتی زندگی انسان هاست و عضو عاطل و باطل ، اصولا در نظام خلقت وجود ندارد. قرآن کریم با صراحت می فرماید: لیس للانسان الا ما سعی . (نجم ، 39/53) برای انسان ، جز آن چه تلاش می کند، محصول دیگری نیست.

و نیز قرآن دستور می دهد : فاذا فرغت فانصب . ( انشراح ، 7/94)

هر گاه از کار مهمی فارغ شدی ، به کار مهم دیگری اقدام کن. همه ی پیامبران و امامان (ع) و همه ی پیشوایان دینی ، کار و تلاش و فعالیت جدی داشتند و لحظه ای از کوشش و تلاش غفلت نمی کردند.

حضرت فاطمه (س) نیز کار و تلاش زیادی انجام می داد. در اوایل ازدواج با علی (ع) به حضور پیامبر (ص) رسیدند و آن حضرت کارهای داخل خانه را به فاطمه (س) سپرد و کارهای بیرون را به علی (ع) واگذار نمود و فاطمه (س) بارها از این تقسیم کار ، اظهار خشنودی و رضایت می کرد. (40)

علی (ع) به مردی از « بنی سعد » می گوید : می خواهی داستانی از زندگی خود و فاطمه (س) را برای تو بازگو کنم ؟ فاطمه (س) محبوب ترین کس نزد رسول خدا (ص) بود، او در خانه ی من آن قدر با مشک آب کشید، که بند مشک در سینه ی او جای گذاشت و آن قدر دستاس ( آسیاب) کرد ، که کف دست او پینه بست و آن قدر خانه را جاروب نمود ، که لباس او رنگ خاک گرفت و آن قدر برای غذا پختن آتش زیر دیگ افروخت که لباس او سیاه و چرکین می شد. (41)

فاطمه (س) برای گرفتن خدمتگزار به حضور پیامبر (ص) رفت، ولی با توجه به این که هنوز مهاجران آواره ای در « صفه ی مسجد » زندگی می کردند، آن حضرت دادن خدمتگزار به فاطمه (س) را روا نداشت ، بلکه به منظور تقویت روحیه و برکت معنوی در زندگی ، 33 تسبیح ، 33 بار تحمید و 34 مرتبه تکبیر را به فاطمه آموخت ، تا از اعطای خدمتگزار بهتر باشد. (42)

جابر بن عبدالله انصاری نیز روایت کرده :

پیامبر (ص) فاطمه (س) را دید، که پیراهنی بسیار خشن و کم ارزش پوشیده ، با یک دست آسیاب می کند و در همان حال فرزند خود را شیر می دهد ، آن حضرت در حالی که اشک می ریخت فرمود: دخترم ! سختی های این دنیا را تحمل کن تا به شیرینی و حلاوت های آخرت دست یابی ، فاطمه (س) حمد نعمت های الهی را به جای آورد و به همین مناسبت ، آیه بر پیامبر (س) نازل شد : ولسوف یعطیک ربک فترضی. ( ضحی ، 5/93) پروردگار تو، آن قدر به تو عطا خواهد کرد ، که خشنود شوی.(43)

9.دفاع از امامت

سه سال بعد از بعثت و تبلیغ پنهانی ، وقتی آیه : و انذر عشیرتک الاقربین (شعراء، 214/26) نازل شد تا پیامبر (ص) قوم و خویشان نزدیک خویش را آشکارا به اسلام دعوت نماید، آن حضرت به علی (ع) دستور داد، آنان را که چهل نفر بودند، با پختن ران گوسفندی که برکت یافت، با غذا پذیرایی کند، آن گاه در میان آنان خطابه ای که با دعوت به توحید شروع می شد ایراد کرد و اعلام داشت : أمرنی الله تعالی أن أدعوکم الیه ، فأیکم یؤازرنی علی هذا الأمر ، أن یکون أخی ، و وصیی و وخلیفتی فیکم ؟ اما جز علی (ع) که از همه کم سن و سال تر بود، کسی این دعوت را نپذیرفت . (44)

فاطمه ی کوچک ناظر این صحنه بود و محتوای آیه قرآن و رسالت پدر و موضوع جانشینی بعد از آن حضرت را می شنید. بدین جهت ، به منظور متابعت پیامبر (ص) همه ی افکار و اعمال خویش را تنظیم نمود و در این راه چنان که مطالعه کردیم، انواع سختی ها و تلخی را به جان خرید، اما مهم ترین رفتار مؤمنانه ، شجاعانه و مجاهدانه آن بانوی بزرگ را در دفاع از مقام والای امامت علی (ع) همسرش که جانشین به حق پیامبر (ص) بود می توان دانست ، که سه نمونه حساس آن را اشاره می کنیم :

1. پس از و فات رسول خدا (ص) که مجرای خلافت و امامت عوض شد، فاطمه (س) سوار بر مرکب و علی (ع) نیز درحالی که دست حسن و حسین (ع) را به دست گرفته بود. (45)

شبانه در خانه های انصار رفتند و برای امامت علی (ع) یاری جستند، ولی متأسفانه ، آنان با پاسخ : ای دختر رسول خدا (ص) شما دیر آمدید و ما قبلا بیعت کرده ایم ! اگر علی (ع) همسر تو زودتر می آمد با او بیعت می کردیم، حاضر به یاری نشدند و فاطمه (س) با ناراحتی فرمود: علی (ع) وظیفه ی خود را انجام داد، مردم هم کاری کردند ، که پاداش آن را همان چیز داد.(46)

2. محمود بن لبید می گوید :

فاطمه (س) پس از و فات رسول خدا (س) پیوسته کنار مزار شهدای احد و به خصوص حمزه ی سید الشهدا می رفت و به گریه و سوگواری می پرداخت ، یکی از آن روزها نزد آن بانو رفتم ، او را تسلی و دلداری دادم و سؤال کردم : آیا رسول خدا (ص) قبل از وفات خویش درباره ی امامت علی (ع) به طور خصوصی و یا صریح چیزی گفته بود ؟!

فاطمه (س) فرمود: من از تو تعجب می کنم ، مگر داستان غدیر خم را فراموش کرده ای ؟ علاوه بر این ، از پدرم شنیدم که می فرمود : علی (ع) بهترین جانشین من است ، و باید بدانیم ، که آن حضرت فرمود: حکایت علی (ع) حکایت کعبه است که مردم باید سراغ آن بروند ، نه این که کعبه دنبال مردم حرکت کند. (47)

3. حساس ترین و مهم ترین رفتار حضرت زهرا (س) به منظور دفاع از امامت علی (ع) و بلکه کیان اسلام ناب ، خطابه ی معروفی است ، که آن حضرت آن را پس از وفات رسول خدا (ص) در مسجد مدینه خطاب به همه ی مهاجران و انصار ایراد فرمودند، که احمد بن ابی طاهر (380هـ) معروف به ابن طیفور، و دیگران آن را روایت کرده اند و محتوای این خطابه را فاطمه (س) با دانش و معرفتی که از پیامبر (ص) آموخته، بر اساس معارف توحیدی ، تبیین موضوع مهم نبوت ، معرفی قرآن ، فلسفه احکام ، زحمات و خدمات رسول خدا (ص) برای نجات امت از نکبت جاهلیت و نیز موقعیت همسرش علی (ع) را در نظر پیامبر (ص) معرفی می کند و به نکوهش غاصبان و یاران سست عنصر می پردازد ، تا بلکه به راه حق آیند و از وادی انحراف و هلاکت رهایی یابند . (48)اما..

پی نوشت :

1.تاریخ الامم و الملوک ، 229/2.

2.تاریخ یعقوبی ، 25/2.

3. بحار الانوار، 188/18.

4. همان ، 60/18.

5. اسد الغابه ، 439/5؛ بحار الانوار ، 17/19 و 25.

6. تاریخ یعقوبی ، 35/2؛ تاریخ پیامبر اسلام /168.

7. السیره النبویه ، 129/2؛ تاریخ یعقوبی ، 39/2؛ تاریخ پیامبر اسلام /214-217.

8. همان.

9. بحار الانوار ، 65/19- 66.

10. فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد /104.

11. بحار الانوار ، 31/20.

12. همان ، 88/20 ؛ فاطمه من المهد الی اللحد /106.

13. تفسیر نور الثقلین ، 629/3؛ بحار الانوار ، 33/43.

14. کافی ، 328/5؛ من لایحضره الفقیه ،249/3؛ بحار الانوار ، 93/43.

15. بحار الانوار ، 93/43 ؛ فاطمه من المهد الی اللحد /114-119.

16.سوره ی روم ، آیه ی 21.

17. سوره ی نساء، آیه ی 34.

18. ریاحین الشریعه ، 143/1.

19. تفسیر منهج الصادقین ، 410/2.

20. فاطمه من المهد الی اللحد /172-173.

21. الکنی و الالقاب ، 76/2؛ فرهنگ عمید 0 تاریخ جغرافیا /375.

22. بحار الانوار ، 84/43.

23. فاطمه من المهد الی اللحد ، /173.

24.تواصوا بالحق ... سوره ی والعصر ، آیه ی 3.

25. علل الشرایع 182/1؛ بحار الانوار ، 82/43.

26. نزهه المجالس ، 226/2 ؛ فاطمه من المهد الی اللحد/127.

27. الغدیر ، 111/3؛ احقاق الحق ، 171/3؛ فاطمه من المهد الی اللحد /164.

28. کافی ، 667/2؛ فاطمه من المهد الی اللحد /190.

29. منیه المرید /32؛ بحار الانوار ، 3/2.

30. الثغور الباسمه /52.

31. فاطمه الزهرا (س) ؛ بهجه قلب المصطفی /265-308.

32. فاطمه ؛ الگوی زن مسلمان /139-159.

33. بحار الانوار ، 238/43-240.

34. همان .

35. همان ، 286/43.

36.همان /286 و 309.

37. همان /316.

38. همان /283.

39. همان ، 10/94.

40. قرب الاسناد /55، ح 160؛ بحار الانوار ، 81/43.

41. مسند احمد بن حنبل ، 329/2؛ بحار الانوار ، 82/43.

42. الثغور الباسمه /22؛ بحار الانوار ، 83/43 و 89.

43. مجمع البیان ، 505/5 ؛ بحار الانوار ، 86/43.

44. تاریخ الامم و الملوک ، 217/2؛ الارشاد ، مفید /29.

45. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، 47/2.

46. الامامه و السیاسیه، 12/1؛ بحار الانوار ،355/28.

47. اسد الغایه ، 31/4؛ فضائل الخمسه ، 176/1.

48. بلاغات النساء /12-14؛ شرح حدید ، 216/16- 217؛ الاحتجاج ، طبرسی 141/1- 131؛ بحار الانوار ، 220/29-230.



.





      

تعدای از سایت های بحرینی

ما جرا این است که همه افکار عمومی به لیبی و یکی دو کشور دیگر که انقلاب به صورت نصفه نیمه در جریان است معطوف شده است، و مردم بحرین و فجایعی که آن جا به وسیله آل سعود در جریان است، مورد بی توجهی قرار گرفته است. طبیعی بود که استکبار جهانی یک نقطه را برای برخورد با انقلاب های منطقه انتخاب کند تا با قتل عام به دومینو ی قیام پایان دهد همان اتفاقی که در سال های اول پیروزی انقلاب در عربستان و خود بحرین و بعضی کشورهای منطقه اتفاق افتاد.

SNAG-0003_0.jpg

بحرینی های خارج بحرین و هم کسانی که این مدت بحرین بوده اند مهم ترین نیاز بحرین را اطلاع رسانی می دانند.

.مهم ترین مسئله این است که قیام بحرین نه شیعی است نه ایرانی (آن چه رژیم آل خلیفه برای توجیه سرکوبی قیام و همراه کردن جهان عرب در حال تبلیغ آن است)  بلکه کاملا یک قیام انسانی است.

 




      

یا للمسلمین نصرة للشعب البحرانی

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله ) :

مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ یَسْمَعْ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم‏ " بحار الانوار ج 71 صفحه 339

نهیب بکل الاخوة و الاخوات للمشارکة فی ألاجر و الثواب إنه سیتم التسجیل بدون أسماء لمن یرغب فی القیام بالاعمال التالیه بما یستطیع : 1- قراءة حزب أو جزء من القرآن الکریم أو أکثر.

2 -قراءة زیارة عاشوراء مرة أو أکثر.

3-الصلاة علی محمد و آل محمد بعدد معین.





      

شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین (ع) و حتی وجود مقدس صاحب‌الزمان (ع) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که قسّیسّین حضرت حق، محضر امام زمان (ع) را درک می‌کنند در رکاب ایشان به شهادت می‌رسند    .در روایت شریفی به نقل از پیامبر اسلام (ص) آمده است که روزی حضرت موسی‌بن‌عمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسی (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسی (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدایا مگر وعده نکرده‌ای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت می‌رود و همه گناهانش آمرزیده می‌شود، خدا به حضرت موسی (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمی‌کنم، حتی با شهادت؛ بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهداء نوشته می‌شود که عاق والدین نباشد. به سبب اذیت کردن پدر و مادر، آن نعمتی که از ناحیه خداوند به پدر تفویض شده است تبدیل به نقمت می‌شود و اگر کسی خونش ریخته شود، به هدر رفته و جهنمی است، بنابراین اگر نعمت با لطف کردن به «ربّ صغیر» یعنی پدر و مادر توأم و همراه شد آن موقع معنی نعمت را به خود می‌گیرد . روایتی از پیامبر اکرم (ص) در کتاب‌های اصول کافی و بحارالانوار ج 74 نقل شده است که به انسان‌ها یادآوری می‌کنند و می‌فرمایند: عقوق دارای مراتبی است و فوق تمام عقوق این است که انسان باعث شود که پدر و مادرش به وسیله او بمیرند؛ بنابراین انسان با خواندن هزار رکعت نماز مستحبی به جایی نمی‌رسد، اما راه توبه در صورتی که توبه حقیقی باشد باز است .

 





      

اعتراضات مردمی در یمن

انقلاب ها و خیزش های مردمی در کشورهای اسلامی موضوعی است که این روزها در صدر اخبار و حوادث رسانه ها قرار دارد. آنچه سبب شده است این نهضت ها شکل بگیرد دلایل متعدد و عمده ای است که می توان محور اساسی آن را بیداری اسلامی دانست. با توجه به آنکه شیعه و سنی و پیروان فرق اسلامی در این کشورها در کنار یکدیگر به دنبال تحقق آرمانها و اهداف اسلامی انقلابی خود هستند، شایسته است چند گفتاری درباره ی موضوع وحدت اسلامی بیان داریم که ابعاد گسترده این نهضت ها و خیز شها را معلوم تر می دارد    .

وحدت اسلامی؛ نیاز فوری انقلابیون    

وحدت اسلامی همواره مورد توجه و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده است. به ویژه در اوضاع و احوال کنونی با توجه به اینکه ملل و فرق اسلامی از هر سو مورد هجوم و تفرقه افکنی دشمن واقع شده اند، اتحاد و همبستگی ملل مسلمان از ضروری ترین نیازهای اسلامی است. این مسأله به ویژه در میان مردم هر یک از بلاد اسلامی اهمیت خاصتری می یابد که صفوف بهم فشرده ی آنها بتواند ایشان را در مقابل دشمن مشترک خود که ابرقدرت ها و دیکتاتورها کشورهای آنهاست، به پیروزی برساند. از این رو از جمله نیازهای فوری و ضروری انقلابیون در کشورهای خاورمیانه مسأله ی وحدت اسلامی است    .

مفهوم وحدت اسلامی و دیدگاههای مختلف    

درباره مفهوم وحدت اسلامی دو نظر مطرح شده است: مطابق نظر اول منظور از وحدت اسلامی، وحدت مذهبی است. به این معنا که از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب و سایر مذاهب کنار گذاشته شود و یا این که مشترکات همه مذاهب گرفته و مفترقات آنها کنار گذاشته شود. بدون شک این مفهوم از وحدت اسلامی نه معقول است و نه منطقی و نه مطلوب است و نه عملی .

اما مطابق دیدگاه دوم وحدت اسلامی یعنی مسلمانان در یک صف، در برابر دشمن مشترک خود متشکل شوند. زیرا مشترکات بسیاری دارند که می تواند مبنای یک اتحاد محکم قرار گیرد. مانند اعتقاد به خدای یگانه و نبوت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، قرآن و قبله واحد و انجام عباداتی مانند نماز و روزه، برخورداری از جهان بینی و فرهنگ مشترک و غیره. از نظر این گروه ضرورتی ندارد که مسلمین بخاطر اتحاد اسلامی، مصالحه و گذشتی در مورد اصول و فروع مذهبی خود بنمایند و یا درباره موارد اختلاف به بحث و استدلال نپردازند. این گروه حتی وحدت فرق اسلامی را که در اصول با یکدیگر اختلاف دارند نیز ممکن می دانند. ایشان معتقدند در وحدت اسلامی نباید از اصل «همه یا هیچ» پیروی کرد بلکه باید به قاعده ی «مالا یدرک کلّه لایترک کلّه»؛ اگر همه ی چیزی قابل حصول نیست نباید همه ی آن رها شود.(بلکه باید مقدار قابل حصول را بدست آورد) حضرت در شورای شش نفری پس از انتخاب شان به خلافت، موضع خویش را چنین بیان فرمودند: شما خود می دانید من از همه برای خلافت شایسته ترم و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین رو به راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد مخالفتی نخواهم کرد و تسلیم خواهم شد

شیوه امیرالمومنین در حفظ وحدت اسلامی

حضرت علی(علیه السلام) نیز همین روش دوم را در برقراری وحدت اسلامی مورد تأیید قرار داده اند. ایشان همواره برای جلوگیری از شکاف در جامعه ی مسلمین با خلفا همکاری می نمودند. حضرت (علیه السلام) در یکی از نامه های خود به مالک اشتر می نویسد:

من اول خودم را پس کشیدم تا دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمد(صلی الله علیه و آله) دعوت می کنند، پس ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامی در اسلام خواهیم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چند روزه، بسی بیشتر است

همچنین آن حضرت در شورای شش نفری پس از انتخاب شان به خلافت، موضع خویش را چنین بیان فرمودند: شما خود می دانید من از همه برای خلافت شایسته ترم و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین رو به راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد مخالفتی نخواهم کرد و تسلیم خواهم شد.

امیرالمومنین الگوی وحدت اسلامی

کتاب الغدیر علامه امینی در تحقق وحدت اسلامی دارای نقشی مثبت است. زیرا اولاً منطق مستدل شیعه را روشن می کند و ثابت می کند که گرایش بسیاری از مسلمانان به شیعه ناشی از منطق قوی آن می باشد نه جریانات سیاسی و نژادی. ثانیاً بی اساس بودن پاره ای از اتهامات وارد شده به شیعه را که مسبب ایجاد فاصله بین شیعه و دیگر مسلمانان می باشد را ثابت می کند. ثالثاً به معرفی شخصیت امیرالمومنین(علیه السلام) می پردازد که می تواند به عنوان الگوی وحدت اسلامی مقتدای مسلمین واقع شود.

علامه امینی در الغدیر دایره وحدت اسلامی را بسیار وسیعتر از شیعیان معرفی می نمایند و معتقدند بوسیله اسلام که با اقرار و اذعان به شهادتین محقق می شود، خواه ناخواه رابطه اخوت و برادری که در قرآن به آن تصریح شده است میان مسلمانان برقرار می شود. در نتیجه ایشان الغدیر را تنها به حال شیعیان مفید نمی دانند بلکه آن را وسیله احیای وحدت اسلامی می شمارند و در موارد متعدد به رفع اتهام از عقاید شیعه اقدام می نمایند و این اتهامات را بویژه از آن جهت که موجب تفرقه میان مسلمانان می شود، مورد توجه قرار می دهند.

علامه امینی در الغدیر دایره وحدت اسلامی را بسیار وسیعتر از شیعیان معرفی می نمایند و معتقدند بوسیله اسلام که با اقرار و اذعان به شهادتین محقق می شود، خواه ناخواه رابطه اخوت و برادری که در قرآن به آن تصریح شده است میان مسلمانان برقرار می شود

لذا از بارزترین ویژگی های الغدیر رفع سوء تفاهمات و در نتیجه موجب نزدیک شدن مسلمانان به یکدیگر می توان دانست که بسیاری از علمای مسلمان غیرشیعی به این موضوع اذعان نموده اند. از همه مهمتر معرفی شخصیت برجسته امیرالمومنین در این کتاب است که شیوه و روش ایشان می تواند الگویی برای تحقق وحدت اسلامی حقیقی در همه ی اعصار قرار گیرد.

بازگشت انقلابیون به شیوه امیرالمومنین

بر اساس آنچه گذشت می توان گفت از جمله نیازهای فوری امروزه در کشورهای خاورمیانه که در جریان خیزش های بیداری اسلامی به صحنه های مبارزه با دیکتاتورهای دست نشانده تبدیل شده است، نیاز به شیوه امیرالمومنین علی(علیه السلام) است که می تواند در راستای حفظ وحدت اسلامی میان گروههای مختلف فرق اسلامی مؤثر واقع شود. امید است با استعانت از خداوند متعال و تأسی به شیوه ی صالحان و بزرگان الهی همه ی آنها به پیروزی حقیقی دست یابند. إن شاءالله ...





      

جز موحدان، کسی باقی نماند . . .   

حضرت امام امیرالمؤمنین علیه السلام در تفسیر آیه ی ( و له اسلم من فی السموات و الارض، طوعا و کرها- آل عمران، آیه 83 هر که در آسمان ها و زمین است،خواه ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانده می شود ) فرمودند: این آیه درباره ی قائم(ع) نازل شده است،آنگاه که اسلام را بر یهود و نصارا و صائبان و ملحدان و مرتدان و کافران در شرق و غرب زمین عرضه می نماید، پس هر که با رغبت، آن را پذیرفت، دستور می دهد نماز و زکات و دیگر واجبات پروردگار را بجای آورد و هر که اسلام نیاورد،گردنش را خواهد زد تا در شرق و غرب جهان ،جز موحدان، کسی باقی نماند. همچنین ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که حضرت صادق (ع) در پاسخ به این سؤال که امام مهدی(عج) با اهل ذمه چه می کند؟ فرمودند: با آنها همچون پیامبر(ص) ، صلح می کند تا با کمال خواری به دست خود جزیه دهند.

ما بعد الظهور ص 513





      

بهوش باشید . . .

قال مولانا و مقتدانا الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام :
الا و ان الآخره قد اقبلت و لکل منهما بنون .فکونوا من ابناء الآخره و لا تکونوا من ابناء الدنیا فان کل ولد سیلحق بابیه یوم القیامه و ان الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل
...بهوش باشید که آخرت به سوی ما می آید ، دنیا و آخرت، هر کدام فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید،نه دنیا. زیرا در روز قیامت،هر فرزندی به پدر و مادر خویش باز می گردد، امروز هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل 

  نهج البلاغه خطبه 42    





      

سلام به همگی

این عکس های زیر فجایع و نسل کشی در بحرین هست که توسط اقلیت حاکم که همون آل خلیفه و سعودی های مزدور است که اکثریت یعنی شیعیان و مردم رو قتل و عام می کنند.توجه داشته باشید که بفرموده امام خامنه ای این یک جنگ طائفه ای و شیعه و سنی نیست بلکه آمریکایی ها و ایادی اون ها این رو القا می کنند که این یک جنگ داخلیه . . .   برای باز شدن عکس ها کمی صبر کنید یا روی عکس ها کلیک راست و  show pic  رو بزنید.

  

اللهم عجل لولیک الفرج

عکس‏های دردناک از بدن شکنجه‏شده شهید

حمید محفوظ و  شهید زکریا راشد العشیری

 

 

 





      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >