<<==== ادامه از مطلب فتنه 1
5- نگاه حرام، زمینه گسترش فتنه و فساد
چشمچرانی فتنه است. نگاه کردی دیدی شکلش زیباست، نگاه دوم چشمت را پایین بیانداز. حالا که زیباست یک خرده دیگر او را ببینیم. یکبار دیگر هم او را ببینیم. اصلاً گاهی این نگاه دوم فتنه است. حدیث داریم «النَّظْرَةُ بَعْدَ النَّظْرَةِ تَزْرَعُ فِی الْقَلْبالشَّهْوَةَ وَ کَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً» (فقیه/ج4/ص18) نگاه روی نگاه، شهوت را تحریک میکند، شهوت که شد فتنه پیش میآید.
زبان فتنه است. زبان فتنه است. گاهی یک کلمه میگویی فتنه میشود. زبان فتنه است. «فِتْنَةُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السَّیْفِ» (بحار الانوار/ج68/ص286) یعنی فتنهی زبان از فتنهی شمشیر سختتر است. چون گاهی جای شمشیر خوب میشود. گاهی دو نفر با هم دعوا میکنند در بده و بستان و کتککاری، میگوید: برو مثلاً دزده! یک چیزی هم از زبانش به طرف میگوید. بعد مردم میآیند و اینها را آشتی میدهند. میگوید: خوب دعوا هیچی! تو وسط دعوا به من گفتی: دزد! چه چیزی دزدیده بودم؟ میبینید که جای کتککاری خوب میشود،آنکسی که در دعوا دزد گفته است، آن در ذهنش میماند.
عابد جاهل یعنی مقدّس احمق، مقدّس احمق فتنه است. گروه فرقان در اول انقلاب که مطهری را ترور کردند، مقدّسین احمق! قرآن میخواند. عابد همین ریگی جنایتکار، نه سواد دارد. هیچی هیچی! قرآن را هم تفسیر میکند. حیا هم خوب چیزی است. ما حتی به طلبهها هم سفارش میکنیم که اگر کمتر از ده سال درس عربی خواندی، یعنی غیر از دیپلم ده سال هم باید در حوزه باشی. زیر ده سال کسی حق ندارد تفسیر بگوید. آنوقت آقای ریگی برای ما تفسیر میگوید. حیا هم خوب چیزی است. مسئلهی عابد احمق.
در کربلا میگفتند: «یَا خَیْلَ اللَّهِ ارْکَبِی» (بحار الانوار/ج44/ص391) عمر سعد گفت: ای لشگر خدا سوار شوید حسین را بکشید. یعنی کشتن حسین لشگر خدا شدند. آنهایی که حسین را کشتند میگفتند: «یَا خَیْلَ اللَّهِ» یعنی ای سپاه خدا. ای سپاه خدا! «ارْکَبِی» سوار شوید بروید حسین را بکشید. نماز جماعت داشتند. ریش داشتند. عابد احمق! خوارج همینطور بودند. ابنملجم قیافهاش خیلی قیافهی... اینجای پیشانی آنها از سجده پینه بسته بود. عابد احمق! همینکه دیدند قرآن سر نی شده در صفین گفتند: درست است. هرچه حضرت علی فرمود: بابا این قرآنها، صحیفه، اینها قرآن کتبی است. قرآن ناطق من هستم.
شاه مکه میرفت، لباس احرام میپوشید، یک دعا هم میکرد. عکسش را چاپ میکردند. میگفتند: دیگر از این آدم بهتر میخواهی؟ ببین اعلی حضرت رفته قرآن چاپ کرده دیگر. کسی اگر بصیرت نداشته باشد، با یک ریش، با یک چاپ قرآن، با یک لباس احرام، آقا مسجد ساخته، خیلی آدم خوبی است. مسجد ساخته، بله مسجد ساخته ولی درآمدش از کجاست؟ چه هدفی داشته است؟
اسلام روی هدفها خیلی عنایت دارد. «إِیَّاکُمْ وَ الْجُهَّالَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِینَ وَ الْفُجَّار» (بحار الانوار/ج1/ص207) عالم فاجر یعنی عالم بیتقوا، فتنه است. باسواد دانشمند هم ممکن است استاد دانشگاه باشد. ممکن است آیتالله باشد. حجةالاسلام باشد. ولی بیتقوا باشد. دانشمند بیتقوا فتنه است. عبادتکننده احمق فتنه است. خیلی حدیث قشنگ است. «إِیَّاکُمْ وَ الْجُهَّالَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِین وَ الْفُجَّارَ مِنَ الْعُلَمَاء» عابد ما میگوییم احمق، عالم احمق و فاجر، عالم فاجر «فَإِنَّهُمْ فِتْنَةُ کُلِّ مَفْتُونٍ» (بحار الانوار/ج1/ص207) اینها فتنهی همه هستند. عدهای گول میخورند. نگاه به عبادتهایش میکند گول میخورد. او هم نگاه به مدرک و سوادش میکند گول میخورد.
6- قیاس در احکام دین، عامل فتنه و بیدینی
قیاس فتنه است. امام فرمود: بزرگترین فتنهی امت من «قَوْمٌ یَقِیسُونَ الْأُمُورَ بِرَأْیِهِمْ فَیُحَرِّمُونَ الْحَلَالَ وَ یُحَلِّلُونَ الْحَرَام» (بحار الانوار/ج2/ص312) قیاس یعنی چه؟ قیاس یعنی مثلاً میگوید که... مثلاً میگویی: بیمارستان نیروی دریایی کجاست؟ خوب نمیداند میگوید: بیمارستان نیروی دریایی! نیروی دریایی که نیروی دریایی است دیگر. خوب بیمارستان نیروی دریایی لابد کنار دریا است. یعنی پیش خودش... میگوید: درخت گِردو که اینقدر بزرگ است، گردو که درختش اینقدر بزرگ است، لابد درخت خربزه... برای خودش یک چیزهایی میبافد. بگذارید من یک چیزی ببافم شما ببینید چطور است.
اسلام میگوید: اگر کسی یک انگشت را قطع کرد، ده تا شتر! اگر کسی دو تا انگشت را برید، جریمهاش بیست تا شتر. اگر سه تا برید، جریمهاش سیتا! چهار تا جریمهاش... اسلام میگوید: نه، چهار تا جریمهاش بیست تا! چرا شما میگویید: چهار تا چهل تا! برای اینکه میگویی: یکی ده تا، دو تا بیستتا، سه تا سیتا، لابد میگویید: چهار تا هم چهل تا. میگوید: نه! این لابد قیاس است. یعنی پهلوی خودت اینها را به هم میچسبانی، دو قلوهایش را، بعد میگویی: لابد! دین اینطور نیست. ممکن است به چهار تا رسید حکم عوض شود. این مثل این است که بگوییم: یک کراوات آدم را خوشگل میکند، پس دو تا کراوات روی هم بزنیم. نه! اصلاً دو تا کراوات روی هم بزنی خُل هستی. نمیشود گفت: حالا که یکیاش پز است، پس دو تا پز در پز است. نه دو تا خریّت است. حالا یکی هم کار خوبی نیست. ولی حالا میخواهم بگویم: اینطور نیست که...
یک کسی لباس سبزی پوشیده بود، ریشهایش را هم سبز کرد. گفتند: دیگر چرا ریشت را سبز کردی؟ گفت: میخواهم یک ضرب چهارده معصوم شوم.. ؟
فتنه چیست؟ قیاس ما نمیتوانیم چیزی را قیاس کنیم. نماز واجب به جماعت خوب است. اما نماز مستحب حرام است. نماز مستحب از نظر قرآن، از نظر پیغمبر اسلام، از نظر اهل بیت پیغمبر، ممنوع است که با جماعت بخوانیم. حالا ممکن است بگویی: آقا بله ما نماز مستحب میخوانیم حالی پیدا میکنیم. حال پیدا میکنیم. دو لیتر هم گریه کنی، قرآن و روایات این را رد میکند. روایات اهل بیت. نمیشود قیاس کرد. چون نماز واجب را با جماعت میخوانیم، مستحب را هم با جماعت بخوانیم.
فتنه چیست؟ فتنه هم معانی مختلفی دارد. گاهی آدم به چیزی نمیرسد عقدهای میشود. به خاطر عقده گرفتار فتنه میشود. گاهی آدم عاشق میشود، فتنه میشود. گاهی انسان به یک نعمتی گرفتار میشود، همان نعمت فتنه میشود. یأس و ناامید میشود. خودش را در امان میداند، میگوید: کسی حریف من نمیشود. با این مطالعه حتماً نفر اول میشوم. با این تمرینها، با این اطلاعات، با این فامیلی که دارم حتماً فلان. گناه فتنه است. سوء استفاده فتنه است. حبّ دنیا فتنه است. اینها همه یک بیستم مورد است که در روایات آمده است. فتنه، باید به خدا پناه ببریم.
7- پیروی از فقیه عادل، عامل دوری از فتنهها
اگر ما دستمان را در دست اسلامشناس عادل، فقیه عادل نگذاریم، به فتنه میرویم. علی را به اسم عبادت میکشند. حسین را به اسم عبادت میکشند. قرآن را از این طرفی حفظ میکنند، به اسم اینکه قرآن را از این طرف حفظ کرده است. وصیّتهایی که میکنیم فتنه است. به این بچه دو میلیون بده، به این بچه یک میلیون. بچهها را به جان هم میاندازد. من از این راضی هستم، از این راضی نیستم. اصلاً ما داشتیم جبهه شهید شده و فتنه کرده است. جزء یکی از این خطوط سیاسی بود، میگفت: اگر جبهه شهید شدم، راضی نیستم ان جناح خط دیگر تشییع جنازهی من بیاید. یعنی با شهادتش فتنه را اضافه کرد. اینها خوب دو تا خط سیاسی دارند. اما گفت: مثلاً من در خط «الف» هستم، اگر شهید شدم راضی نیستم خط «ب» تشییع جنازهی من بیایند. یعنی گاهی وقتها آدم با وصیّتش، با شهادتش، در جبهه شهید میشود، ولی عامل فتنه است. از آن طرف هم داریم بسیجی گفته: اگر خواستید من را دفن کنید، قبلاً خطوط سیاسی بیایند همدیگر را ببوسند. از هم حلالیت بطلبند برای حرفهایی که زدند. بعد من را خاک کنید. یعنی آدم میتواند با خونش، با وصیّتش، با قلمش، با فکرش، هم فتنه را شعلهور کند، هم فتنه را خاموش کند.
خوب این موارد فتنه، بیست مورد بود. از 1400 موردی که در روایات است، از سیصد تا روایت ما بیست مورد را درآوردیم. حالا باز هم بحث فتنه است. که امروزیها جنگ نرم و جنگ سرد، جنگ روانی و اسمهای مختلفی دارد. من حالا گفتم فتنه باشد که ریشه ی قرآنی داشته باشد. ولی همان ریشهی فتنهها اصطلاح جنگ روانی هم هست. اصطلاح جنگ سرد و اینها هم هست
برچسب ها : انواع فتنه , فتنه در قران و روایات , فتنه و موسوی خائن , فتنه و هاشمی , فتنه شناسی , پیروی از فقیه عادل، عامل دوری از فتنهها ,