نزنید ما غازیم 

در مقر تیپ فرات مشغول امور جاری روزانه بودیم که بمب‌افکن‌های عراقی در آسمان نمایان شدند.

طبق معمول، پناهگاهی جز آب نداشتیم، به همین خاطر داخل آب پریدیم و از همان‌جا بچه‌ها به خلبان‌های دشمن می‌گفتند:نزنید، نزنید نزنید، نزنید، ما غازیم، بعد هم صدای غاز در می‌آوردند