سلامی دوباره
وقتی از حجاب و پوشش صحبت میشه اونم مخصوصا در مورد خانمها یکسری سوالات از طرف خانم ها و شبهاتی هم از فمنیست ها در این مورد مطرح میشه که در این پست به چندی از شبهه ها و سوالات مخصوصا مهمترین آنها اشاره مختصری می کنیم دوستان نظر یادشون نره (یا علی)
شبهه اول :سلب حق آزادىو توهین به حیثیت انسانى زن
تذکر: فرق است بین زندانى کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتى مىخواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفهاى است برعهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصى را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزى است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یاتجاوز به حقوق طبیعى او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.
در کشورهاى متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایى براى مرد وجود دارد. اگر مردى برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتى با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب مىکند.
پوشیده بودن زن- در همان حدودى که اسلام تعیین کرده است- موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جِلف و فاقد اخلاق مصون مىدارد.شرافت زن اقتضا مىکند که هنگامى که از خانه بیرون مىرود متین و سنگین و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدى که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنىدار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهى اوقات ژستها سخن مىگویند، راه رفتن انسان سخن مىگوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگرى مىزند.
یک افسر با نشانههاى عالى افسرى که گردن مىافرازد، قدمها را محکم به زمین مىکوبد، باد به غبغب مىاندازد، صداى خود را موقعحرف زدن کلفت مىکند. او هم زباندار عمل مىکند، به زبان بىزبانى مىگوید: از من بترسید، رعب من را در دلهاى خود جا دهید.
همینطور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر بسر من بگذار، متلک بگو
شبهه دوم : حجاب سبب رکود و تعطیل فعالیتهایى است که خلقت در استعداد زن قرار داده است.
حجاب اسلام نمىگوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوى بروز استعدادهاى او را گرفت. امروزه به بهانه اینکه حجاب، نیمى از افراد اجتماع را فلج کرده است، با بىحجابى و بىبند و بارى نیروى تمام افراد زن و مرد را فلج کردهاند. کار زن پرداختن به خودآرایى و صرف وقت در پاى میز توالت براى بیرون رفتن، و کار مرد چشم چرانى و شکارچىگرى شده است.
متن شکایت مردى را از زنش که در یکى از مجلات زنانه در آن نامه چنین نوشته است:
«زنم در موقع خواب به یک دلقک درست و حسابى مبدل مىگردد. موقع خواب براى اینکه موهایش خراب نشود یک کلاه تورى بزرگ به سرش مىبندد. بعد لباس خواب مىپوشد. در این موقع است که جلو آئینه میزتوالت مىنشیند و گریم صورتش را با شیرپاک کن مىشوید. وقتى رویش را برمىگرداند احساس مىکنم او زن من نیست زیرا اصلًا شکل سابق را ندارد. ابروهایش را تراشیده و چون مداد ابرو را پاک کرده بىابرو مىشود. از صورتش بوى نامطبوعى به مشام من مىرسد زیرا کِرِمى که براى چین و چروک به صورتش مىمالد بوى کافور مىدهد و مرا به یاد قبرستان مىاندازد. کاش کار به همین جا ختم مىشد، ولى این تازه مقدمه کار است. چند دقیقهاى در اتاق راه مىرود و جمع و جور مىکند آنگاه کلفت خانه را صدا مىکند و مىگوید کیسهها را بیاور. کلفت با چهار کیسه متقالى بالا مىآید.
خانم روى تخت مىخوابد و کلفت کیسهها را به دست و پاى او مىکند و بیخ آن را با نخ مىبندد. چون ناخنهاى دست و پایش مانیکور شده و دراز است، براى اینکه به لحاف نگیرد و چندشش نشود و احیاناً نشکند دست و پاى خود را در کیسه مىکند و به همین ترتیب مىخوابد.».
آرى یک نوع فعالیت اقتصادى رایج شده است که باید آن را ثمره بىحجابى دانست و آن این است که بنکدار به جاى اینکه بکوشد جنس بهتر و مرغوبتر براى مشتریان خود تهیه کند، یک مانکن را به عنوان فروشنده مىآورد، نیروى زنانگى و سرمایه عصمت و عفاف او را استخدام مىکند و وسیله پول درآوردن و خالى کردن جیبها قرار مىدهد.
خانمهایى که از این نوع کفشها و لباسها و آرایشها استفاده مىکنند تنها مردى را که در نظر نمىگیرند شوهران خودشان است.
شبهه سوم : ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاقها و التهابها مىافزاید و طبق اصل «الْانْسانُ حَریصٌ عَلى ما مُنِعَ مِنْهُ» حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بیشتر مىکند. به علاوه، سرکوب کردن غرایز موجب انواع اختلالهاى روانى و بیماریهاى روحى مىگردد.
راسل: اگر انتشار کارت پستالهاى منافى عفت مجاز و آزاد گردد این اوراق براى مدت یک سال یا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مىشوند و دیگر کسى حتى به آنها نگاه هم نخواهد کرد.».
جواب: در مورد غریزه جنسى و برخى غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعى را مىمیراند ولى طبیعت را هرزه و بىبند و بار مىکند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مىیابد.
حاجتهاى طبیعى بر دو قسم است. یک نوع حاجتهاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابیدن. در این نوع از حاجتها همینکه ظرفیت غریزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بین مىرود و حتى ممکن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولى یک نوع دیگر از نیازهاى طبیعى، عمیق و دریاصفت و هیجان پذیر است مانند پول پرستى و جاه طلبى.
فروید که طرفدار سرسخت آزادى غریزه جنسى بود، خود متوجه شد که خطا رفته است، لذا پیشنهاد کرد که باید آن را از راه خاص خودش به مسیر دیگرى منحرف کرد و به مسائل علمى و هنرى نظیر نقاشى و غیره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعید شد؛ زیرا تجربه و آمار نشان داده بود که با برداشتن قیود اجتماعى، بیماریها و عوارض روانى ناشى از غریزه جنسى بیشتر شده است. مثل همجنس بازى در اروپا شهوترانیهاى زیاد باعث این انحراف گشته است، تا آنجا که در بعضى کشورها- همانطور که در روزنامههاى خبرى خواندیم- رسمى و قانونى شد، و گفته شد چون ملت انگلستان عملًا این کار را پذیرفته است قوه مقننه باید از ملت پیروى کند، یعنى نوعى رفراندوم قهرى صورت گرفته است.
شبهه چهارم : حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها : بحارالأنوار 37 69 باب 50- مناقب أصحاب الکساء و فضلهم
عَنْ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ قَالَ لِفَاطِمَةَ مَا خَیْرُ النِّسَاءِ قَالَتْ (لَا یَرَیْنَ النِّسَاءَ ) وَ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَوْنَهُنَّ فَذَکَرَ ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ ص فَقَالَ إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی
یکی از روحانیون مبلغ در خارج کشور به نام آقای سید مهدی مدرسی که به انگلیسی فصیح سخنرانی می کند در توجیه این حدیث در جمع عده ای از زنان و مردان غربی (احتمالا آمریکایی) ضمن سخنرانی گفت من به دختری در لندن گفتم: اگر شوهر تو قبل از ازدواج با تو هرگز زن دیگری ندیده باشد تو بهترین و زیباترین خانم برای وی خواهی بود و همچنین اگر تو قبل از ازدواج، هیچ مرد دیگری ندیده باشی شوهرت زیباترین و ایده آل ترین مرد برایت جلوه خواهد کرد.