بررسی پرونده هستهای در دو دولت خاتمی و احمدی نژاد |
امید عبدالهی |
بخش اول: دیپلماسی دولت خاتمی در مساله هستهای
شروع بحران هسته ای ایران باز می گردد به مرداد سال 1381،آن زمان به خاطر اقدامات منافقین این بحث مطرح گردید که ایران در سه مرکز مخفی مشغول ساخت سلاح هسته ای است. در مقابل ایران هم اعلام کرد از آقای البرادعی دعوت کرده تا به ایران بیاید و از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کند.البرادعی به ایران آمد وپس از سفر او یک مدتی سروصداها کاهش پیدا کرد.دلیلش هم این بود که امریکا در آن مقطع خودش را برای حمله به عراق آماده می کرد. که این حمله در اسفند ماه انجام شد.بنابراین در اوایل سال 1382مسایل هسته ای ایران بدون جنجال در محافل غربی مطرح بود.اما اولین بار که موضوع ابعاد بین المللی وسیعی پیدا کرد در ژوئن 2003 یا خرداد 1382 بود.در این تاریخ پرونده ایران برای اولین بار در شورای حکام انرژی اتمی مطرح شد.دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای اولین بار گزارش در باره ایران به شورای حکام داد، وی در اجلاسی در تاریخ 16 ژوئن 2003 در سخنرانی خود گفت: " ایران نتوانسته است گزارش دقیقی از مواد هسته ای وفعالیتهایش را ارائه دهد ،ولی مقامات ایران گامهای اصلاح کننده ای برداشته اند" وهمین زمانها بود که فشارها بر ایران برای امضای پروتکل الحاقی افزایش یافت. چنانکه البرادعی به صورت جدی خواهان این مساله بود وسران هشت کشور صنعتی در اجلاس اویان فرانسه در ژوئن 2003(11خرداد 1382) اعلام کردند که به طور جدی نگران فعالیتهای هسته ای ایران هستندوروسیه نیز به آنها اطمینان داد تا وقتی ایران پروتکل را امضا نکند از تحویل تجهیزات وامکانات هسته ای به ایران خودداری خواهد کرد. شورای حکام در سپتامبر اجلاس تشکیل داده بودو در آن قطعنامه شدید اللحنی علیه ایران صادر شد. شورای حکام برای اجرای درخواستهای قطعنامه به ایران ضرب الاجل (Dead Line) داد.بعد از این قطعنامه سرو صدای زیادی در دنیا به پا شد. وبه دنبال آن وضع اقتصادی کشور هم به شدت تحت تاثیر قرار گرفت.رکود سراسر بازار وحتی معاملات عادی را هم گرفت خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اروپا در پایان اوت 2003 وارد ایران شد وضمن گفتگو با مقامات ایران تقاضا نمود که ایران پروتکل الحاقی را امضاء نماید .هر چند وی برای مذاکرات سیاسی وحل مسائل میان ایران و آژانس به ایران آمده بود اما این سفر در راستای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران بود. در 18 شهریور 82 نیز اروپا ضمن بیانیه ای که منتشر کرد از ایران تقاضا کرد که بی قید و شرط پروتکل را امضا نماید و با آژانس همکاری جامع تری به عمل آورد شورای حکام پس از گزارش مدیر کل قطعنامه ای علیه ایران صادر کرد و از ایران تقاضا کرد که بی درنگ غنی سازی را متوقف کرده وپروتکل 2+93 را امضاء نماید وهمچنین پیش بینی شده بود که مسائل فی ما بین ایران و آژانس تا 9 آبان 82 حل وفصل شود. اتحادیه اروپا ضمن پشتیبانی از قطعنامه مزبور از ایران خواست تا در برابر خواسته های شورای حکام تمکین کند و با آژانس برای ارائه گزارش در نشست آبان ماه همکاری نماید همچنانکه گفته شد اوضاع سیاسی وجو حاکم در روابط بین الملل تماما بر ضد جمهوری اسلامی ایران بودو هوشیاری ودرایت مضاعفی لازم بود تا جمهوری اسلامی بتواند تصمیمات مقتضی بر مبنای منافع ملی خود اتخاذ نماید تصمیمی که علاوه بر حل مسالمت آمیز اختلافات با آژانس و حفظ دستاوردهای چند سال سیاست تنش زدایی، از عزت نظام نیز دفاع نماید.همزمان دولت امریکا با صدور قطعنامه ای شدید اللحن از سوی آژانس عزم خود را جزم کرده بود تا پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت برود. با صدور قطعنامه پیشنهادی 3 کشور کانادا ،استرالیاو ژاپن در تاریخ 21 شهریور 1382 ایران مهلت داشت تا پایان ماه اکتبر سال2003 به تعهدات خود در مورد کنترل برنامه اتمی عمل کند و تمامی نارساییهایی را که آژانس تشخیص داده بود را برطرف سازد.بر اساس این قطعنامه دولت ایران باید تا این تاریخ فهرست تمامی منابع و اجزاء غنی سازی اورانیوم را اعلام کند و به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه ورود به مراکز مورد نظرشان را بدهد. تهران باید منشاء مواد آلوده به اورانیوم را روشن سازد و در مورد دستگاههای گریز از مرکز گازی برای غنی سازی اورانیوم به پرسشها پاسخ دهند در این قطعنامه از کشورهایی که برای ایران مواد هسته ای تهیه کرده اند. نیز خواسته شده بود تا دراین زمینه همکاری لازم را به عمل آورند. این قطعنامه همچنین از ایران می خواست که برخی از برنامه های هسته ای خود را متوقف و پروتکل الحاقی را امضاء نماید. در پایان مقرر شد دبیر کل آژانس گزارشی را در ماه نوامبر و یا زودتر از آن در مورد اجرای این قطعنامه به شورای حکام ارائه دهد. منشاء اختلافات 1- سوالاتی درباره ساخت تاسیسات هسته ای در نطنز و اراک و ارائه نکردن به موقع گزارش اقدامات خرید و تبدیل اورانیوم در اواخر دهه نود 2- ایجاد محدودیت برای بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی 3- اطلاعات بعضا ضد و نقیضی که ارائه شده بود 4- تولید چند تن گاز UF6 در اصفهان 5- پیدا شدن آثار اورانیوم بسیار غنی شده 6- قرار داشتن تاسیسات هسته ای در مجموعه نظامی پارچین دستگاه دیپلماسی ایران ایران تحت تاثیر فشارهای وارد شده اعلام کرد که در قبال دریافت برخی امتیازات پروتکل را امضا خواهد کرد. بعد از صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران ، ارسال نامه مشترک از سوی آلمان فرانسه و انگلیس برای ایران در خصوص همکاری بیشتر در زمینه تکنولوژی هسته ای بازتاب گسترده ای داشت. در واقع بعد از اعلام ایران مبنی بر اینکه در قبال امضای پروتکل الحاقی خواهان امتیازاتی بود نامه مشترک از سوی آلمان فرانسه و انگلیس برای ایران در خصوص همکاریهای بیشتر در زمینه تکنولوژی هسته ای ارسال شد که بازتاب بسیار گسترده ای داشت و در واقع این نامه پاسخی به درخواست های ایران برای کسب امتیازاتی در قبال ملحق شدن به پروتکل 2+93 بود اما مسائل مطرح شده در این نامه بسیار کلی و مبهم بود و مشخص نبود که ایران در صورت پذیرش چه نوع همکاریهایی را دریافت خواهد کرد. ارسال این نامه با مخالفت آمریکا نیز همراه بود، زیرا دادن هرگونه امتیاز به ایران در قبال پذیرش پروتکل را تن دادن به مصالحه می دانست البته جواب نامه نیز در آخر ماه می همان سال ارسال گردید، اما بسیار ی از کارشناسان داخلی و خارجی سهل انگار ی ایران در پاسخ دادن به نامه فوق الذکر را یکی از علل اصلی صدور قطع نامه شدید اللحن علیه ایران می دانستند. وزرای خارجه سه کشور آلمان فرانسه و انگلیس وارد ایران شدندتا برای برون رفت از وضعیت آنزمان چاره ای اندیشیده شود و نشست مشترکی بین وزرای خارجه این سه کشور و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایرن در کاخ سعد آباد برگزار شد که ماحصل این نشست موافقتنامه ای به نام موافقتنامه یا بیانیه سعدآباد بود که طی آن ضمن اینکه حق ایران در دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای به رسمیت شناخته شده بود یکسری از امتیازات دیگری هم برای ایران در نظر گرفته شده بود که در قبال آن ایران باید پیوستن به پروتکل الحاقی و تصویب آن در مجلس را دستور کار خود قرار می داد و لذا بعد از تمام اتفاقات پیش آمده ایران نهایتا در وضعیتی پرروتکل را پذیرفت که وزرای سه کشور اروپایی خواسته های خود را در کاخ سعدآباد بر ایران تحمیل کردند. به هر حال جمهوری اسلامی ایران پس از مذاکرات اعلام کرد که پروتکل الحاقی را پذیرفته و برنامه غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورده است. دکتر حسن روحانی دبیر کل وقت شورای عالی امنیت ملی هم در این باره اعلام کرد که ایران مصمم است تا برای پایان دادن به تنش فعلی فعالیت های مشروع هسته ای خود را نیز معلق نماید. نکته مهم درباره وضعیتی که ایران پروتکل الحاقی را امضاء کرد این بود که حتی افرادی که معتقد به درست بودن امضای پروتکل الحاقی بودند نظرشان این بود که امضای پروتکل تحت چنین شرایطی پرستیژ بین المللی ایران را زیر سوال برد. ایران نه داوطلبانه بلکه با زور وتهدید قطعنامه را پذیرفت،در صورتی که ایران می توانست ابتکار عمل را در دست بگیرد و توپ را در زمین امریکا واسرائیل بیاندازد. در صورتی که با تعللی که ایران به خرج دادو سپس با پذیرش پروتکل بعد از صدور قطعنامه ،نشان داد که زبان زور را بهتر می فهمد واین مساله خود می توانست تعیین کننده استراتژی های بعدی برای تعامل با ایران باشد. نقد کارشناسان دکتر یوسف مولایی استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران معتقد است حضور سه کشور خارجی به عنوان میانجی بین ایران وآژانس بین المللی وزن تصمیم گیری ملی کشور را تحت تاثیر حضور خارجی کمرنگ تر کرد وی اعتقاد دارد که اصل امضاء کردن پروتکل گام مثبتی بوده است که ایران را از بحرانی که با آن مواجه بود نجات داد اما طریقه تعلیق وامضای پروتکل باید به نحو دیگری می بود زیرا که ایران برای الحاق به این پروتکل شیوه های بهتر وکم هزینه تری داشت یعنی هیچ ضرورتی به حضور وزرای خارجه سه کشور خارجی برای تصمیم گیری در بعد ملی ما وجود نداشت. دکتر پیروز مجتهد زاده، استاد دانشگاه تربیت مدرس و رئیس موسسه یوروسویک لندن، معتقد است باید در مقابل توافق ایران با ملحق شدن به پروتکل، طرف مقابل نیز قطعنامه را پس می گرفت، چرا که مفاد آن توهین آمیز و تجاوزکارانه نسبت به حقوق ملت ایران بود که در این زمینه توانسته ایم از طریق نهادهای بین المللی توجه اروپا را جلب کنیم که نمی تواند در این برخورد ایران را از حق استفاده کامل از انرژی اتمی محروم کند به اعتقاد وی امضای پروتکل الحاقی کار درستی بود که به خاطر تعلل در امضای آن علیه ایران قطعنامه صادر گردید، که ای کاش ایران زودتر از ان پروتکل را می پذیرفت و حالا هم که ایران پروتکل را پذیرفته باید در صدد کان لم یکن کردن قطعنامه شورای حکام باشد وی تعلیق برنامه های هسته ای بیش از سه ماه را نادرست ارزیابی کرد و معتقد است که باید به ایران آزادی کامل داده شود تا بهره برداری کامل از غنی سازی اورانیوم انجامدهد و از هیچ بخشی از آن محروم نگردد و باید تمام شرایط تجاوزکارانه گنجانده شده در قطعنامه پس کرفته شود و بدانیم که چگونه با سیاست بازی کنیم. معاهده بروکسل بر اساس گفته های حسن روحانی پس از امضای بیانیه تهران بین سه کشور اروپایی و ایران ، طرفین امضا کننده این بیانیه در تاریخ 23 فوریه 2004(14 اسفند ماه 1382) یعنی چند ماه بعد از امضای بیانیه سعد آباد ، در بروکسل مقر اتحادیه اروپا توافق کردند که ایران علاوه بر تعلیق داوطلبانه اورانیوم که در بیانیه تهران بدان متعهد شده است از ساخت قطعات و مونتاژ دستگاههای سانتریفوژ که ابزار اصلی غنی سازی اورانیوم به حساب می آیند نیز دست بردارد. اروپایی ها نیز در مقابل متعهد شدند تا پرونده هسته ای ایران را به طور کامل از از دستور کار آژانس خارج کنند . موافقتنامه پاریس بعد از اعتراضات و ابراز نگرانی های ایران پرونده هسته ای وارد فاز جدیدی شد و و این بار اروپا با پیشنهاد جدید تری وارد بازی شد. و طرح پیشنهادی سبد تشویقی را مطرح کرد طرحی که مورد حمایت 8 کشور صنعتی قرار گرفت. طرح اروپا با اصلاحاتی به عنوان معاهده و یا توافقنامه پاریس به امضا رسید. بالاخره بعد از چند مورد مذاکره توافقنامه پاریس به امضا رسید که علاوه بر موارد ذکر شده طرفین تعهدات جدید را هم پذیرفتندمثلا ایران تصمیم گرفت که به طور داوطلبانه برنامه تعلیق را گسترش دهد و به طور کلی هر نوع آزمایشاتی که تبدیل اورانیوم را در بر بگیرد به حال تعلیق در بیاورد.در مقابل اروپاییان بیشتر تعهداتی که ناظر به آینده بود را پذیرفتنداز جمله اینکه حقوق ایران بر اساس NPT به رسمیت شناخته شود و و اذعان کردند که اروپا حق ایران را در بهره گیری صلح آمیز از انرژی انرژی اتمی و چرخه سوخت هسته ای را به رسمیت شناخت. اما بر خلاف انتظار بعد از این توافقات کشورهای اروپایی بانی قطعنامه ای شدند که 5 آذز 1383 به تصویب رسید و صادر شد. و مهمترین نکته آن عبارت تعلیق پایدار غنی سازی اورانیوم و تاکید غنی سازی به عنوان یک الزام و تعهد از جانب ایران بود و همچنین بحث نامحدود بودن تعلیق نیز از مسائل مطرح شده بود که با توافق پاریس کاملا در تضاد بود ارزیابی تصمیم ایران بعد از صدور قطعنامه جمهوری اسلامی ایران بازهم برخوردی محتاطانه با این مساله داشت یعنی در واقع سیاست ایران همچنان ثابت بود و بر مبنای همکاری با آژانس و مذاکره با کشورهای اروپایی قرار داشت اما برای کاستن ازفشار اروپا و تعدیل مواضع کشورهای اروپایی تصمیم گرفت تعداد بیست عدد سانتریفوژ را برای انجام امور تحقیقات از تعلیق داوطلبانه خارج سازد با این حال این اقدام باعث نگردید که قطعنامه شورای حکام که متعاقب این مذاکرات صادر شد همه خواسته های جمهوری اسلامی ایران را برآورده سازد. دولتهای اروپایی همچنین قرار بود پیشنهاد خود را درباره فعالیتهای هسته ای اصفهان در اول آگوست2004 (دهم مردادماه) ارائه دهند اما نه تنها این کار انجام نشد بلکه توافقنامه پاریس را نقض کرده و از انجام تعهدات خود طفره رفتند و همجنان قصد داشتند که که با اتلاف وقت و عدم تقید به وعده هایشان جمهوری اسلامی را از برنامه هایش دور کنند. و حتی حاضر نبودند به خواسته دولت ایران مبنی بر در اختیار قرار دادن تعداد 20 یا 30 دستگاه سانتریفیوژ برای ادامه تحقیقات هسته ای تن در دهند. و بعدا که ایران با اطلاع آژانس و حضور نمایندگان آژانس فعالیت های تبدیل اورانیوم در UCF اصفهان را از سر گرفت. سیر ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت از سوی غربی ها آغاز شد . در واقع عقب نشینی های مکرر ایران در بحث هسته ای که برای فرار از بحران آفرینی انجام می شد ، توقعات اروپائیان را در حد بسیار زیادی بالا برده بود و هیچ گونه حقی را در زمینه تصمیم گیری های مستقل برای ایران قائل نبودند و به نوعی خود باعث ایجاد بحران شده بود.و لذا ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت که با هدف ترساندن ایران آغاز شده بود کم کم شکل جدی تری به خود گرفت. به طور کلی شاخص های زیر را می توان برای تصمیمات دولت هشتم در زمینه مسائل هسته ای برشمرد 1- تحمل و خویشتن داری 2- مصالحه و مماشات 3- احتیاط و پرهیز از مواجهه 4- اعتماد و امید بیش از حد به سه کشور اروپائی در حل بحران (والبته سوء استفاده آنها از این موقعیت های و اثبات عدم صداقت آنها) برخی نکات مهم دیپلماسی هسته ای ایران در این دوره: 1- اینکه سیاست ایران در ابتدا منفعلانه بود و در برخی از مقاطع دستگاه تصمیم گیری و مذاکره کنندگان از اقتدار لازم برخوردار نبودند و همین مساله باعث گام به جلو غربی ها می شد. 2- نکات دیگر اینکه در ابتدای امر تعلل تصمیم گیران در پاسخ گویی به سوالات و ابهامات آژانس و همچنین در پاسخ گویی به نامه اروپائیان باعث شد تا پرونده هسته ای ایران فعال شود که این خود از نقاط ضعف تصمیمات بود 3- ..به نظر ورود اروپا و دخالت دادن آنها در این حد و اندازه در پرونده هسته ای از اشتباهات دیگری بود که از ابتدا شکل گرفت و به گونه ای زمینه را برای جسارتهای بیشتر آنها و حتی دخالت در امنیت ملی ایران که نمونه آن را در توافقنامه سعدآباد می بینیم شد. 4- اشتباه بزرگتر اعتماد به اروپایی ها در زمینه وعده هایی بود که با توجه به نوع بیان آنها و عدم وجود مکانیسم لازم برای اجرای آنها, هیچگاه تحقق پیدا نکرد و تنها فشارها را بر ایران بیشتر کرد. و در واقع اروپائیان یک طرف اجرای سیاست چماق و همیج با همکاری آمریکا بودند که سیاستگذارن ایرانی توجه زیادی به این مساله نداشتند. 5- . بحث دیگری که وجود داشت این بود که در برخی از مقاطع و خصوصا در ابتدای امر ایران علی رغم توافقات و تفاهماتی که انجام داده بود. اما برخی رفتارها و برخی فعالیتهای هسته ای مشکوک و خارج از چارچوب توافقات صورت می داد که نتیجه آن ایجاد بی اعتمادی در بین سایر دولتها شد. بخش دوم: دیپلماسی دولت نهم در مساله هسته ای ابتدای دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد در حالی آغاز شد که بحث کشیده شدن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت قطعی شده بود و منشاء آن هم اعلام تصمیم از سر گیری فعالیت های تبدیل اورانیوم در UCF اصفهان بود که از قبل هم قابل پیش بینی بود ولی گویا هیچ گونه تصمیم مستقلی از سوی ایران برای غربی ها قابل پذیرش نبود. همین ایام(24 اکتبر 2005) دولت احمدی نژاد هم کلیات آیین نامه چگونگی مشارکت کشورهای خارجی در برنامه هسته ای را به تصویب رساند ( این همان طرحی بود که آقای احمدی نژاد در ابتدای دوره ریاست جمهوریش به عنوان یک طرح راهگشا از آن یاد کرده بود که بر طبق آن کشورهای خارجی در فرآیند تولید سوخت هسته ای ایران مشارکت کنند تا بدین وسیله مشکلات ناشی از بی اعتمادی هم از میان برداشته شود.البته این دولتها بایستی دولتهای دوست می بودند) ایران در این دوران مقاومت خوبی از خود نشان داد. والبته نکته مشخص در این دوران این بود که ایران دیگر منتظر عمل غربی ها نمی ماند تا از خود عکس العمل نشان دهد و غالبا این اقدامات ایران بود که با عکس العملهای غربی ها مواجه می شد و به اصطلاح سیاسی دیپلماسی ایران از حالت انفعالی به حالت فعال تغییر جهت داد و این یم نکته بسیار مثبت بری ایران در پی داشت و آن هم این بود که دیگر علی رغم مشکلات متعدد توپ بازی در زمین ایران نبود. آنچه که از قبل هم مشخص بود ارجاع پرونده هسته ایران به شورای امنیت بود و تلاش دولت نهم هم بر این قرار گرفته بود تا بتواند با دیپلماسی فعال از میزان تبعات منفی این مساله بکاهد و ضمن اینکه دولت معتقد بود هرچند نباید مساله هسته ای به اینجا کشیده می شد- که متاسفانه بر اثر گامهای رو به عقب ایران و حرکت رو به جلوی غربی ها و افزایش توقعات آنها این مساله اتفاق افتاده بود- ولی رفتن پرونده به شورای امنیت پایان کار نخواهد بود. نهایتا هم پس از کش و قوسهای فراوان در 17 اسفند 1384(8 مارس2006) سیر ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت آغاز شد در واقع ارجاع پرونده ایران به دنبال آن در 29 مارس 2006 بیانیه ای غیر الزام آور از سوی شورای امنیت سازمان ملل در مورد ایران صادر شد این شورا از تهران خواست همه فعالیت های اتمی خود را در مدت 30 روز به حالت تعلیق در آورد و پس از آن در 29 آوریل 2006 یعنی به هنگام اتمام مهلت ایران دیپلماتهای اروپایی از پیش نویس قطعنامه ای که نرمش مناسبی دارد خبر دادندکه البته در آن مهلتی به ایران داده می شود و در صورت عدم همکاری ایران تحریمهایی اعمال خواهد شد هرجند که نوع این تحریمها مشخص نشد چرخش عمده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در واقع اینبار جمهوری اسلامی بعد از چرخش هایی که در سیاست خارجی خود در طول این مدت داشت یک چرخش قابل ملاحظه ای انجام داد و در همین راستا ایران در سه سیاست عمده خود تغییر جهت داد این سه سیاست عبارت بودن از اول تعلیق اجرای پروتکل الحاقی دوم تعلیق همکاری های داوطلبانه با آژانس بین المللی انرژی اتمی نکته سوم و بسیار مهم به صحنه کشاندن ملت برای احقاق حقوق هسته ای خود و استفاده از این پشتوانه عظیم مردمی به جای اتکال به اروپا. یعنی در واقع با تبدیل شدن دست یابی به انرژی هسته ای به یک خواست ملی مذاکره با اروپا هر چند قطع نشد اما از اهمیت آن کاسته شده و توجه بیشتر به پتانسیل های داخلی و نیروی مردمی جای آن را گرفت .که از این به بعد سیاستهای ایران در قبال بحث هسته ای تقریبا روند ثابتی به خود گرفت و بارها بعد از آن شاهد تداوم مذاکرات ایران و اروپا بودیم و علی رغم صدور قطعنامه شورای امنیت علیه ایران شاهد چرخش دوباره ای از سوی تصمیم گیران تا کنون نبوده ایم در واقع سیاست خارجی ایران در این دوره سه رکن اساسی پیدا کرد 1- تعامل با نظام بین الملل و پرهیز از ناهنجاری های و قانون شکنی 2- مقاومت بدون اغماض در مورد احقاق حقوق هسته ای 3-اتکال و اعتماد به پشتوانه نیروی مردی به جای اعتماد بیهوده به اروپا برعکس انتظار بسیاری از افراد که ارجاع پرونده ایران را به معنای پایان کار میدانستند و نگرانی بسیار زیادی از این بابت داشتند، وضعیت ایران بعد از ارجاع پرونده به شورای امنیت نسبت به قبل از آن تفاوت چندانی نداشت و تنها تفاوت در آنجا بود که این بار دولت نهم که این میوه به دستش رسیده بود به جای وادادن و کوتاه آمدن در مقابل فشارها دیپلماسی مقاومت تا احقاق حقوق را در کنار بازگذاشتن باب مذاکرات در پیش گرفت. و اگر تهدید به خروج از NPT را که هنوز عملی نشده است را کنار بگذاریم باز هم متوجه می شویم که چندان ساختار شکنی در این زمینه صورت نگرفته است. اما ایران به سیاستهای زیر همچنان پایبند بود: 1- پایبندی به معاهده NPT و ادعای برخورداری از حقوق خود بر اساس این معاهده 2- انجام مذاکرات با اروپاییان و تداوم آن 3- تلاش برای اعتماد سازی در بین سایر کشورها درباره صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای ایران بعدها و حتی بعد از تحریمهایی که از سوی شورای امنیت درباره ایران صادر گردید به رغم اینکه به آن اندازه که تصور می رفت نتوانستند ایران را تحت فشار قرار دهند اما با این حال ایران تنها به تهدیدی که قبلا اظهار داشته بود(مبنی بر خروج از NPT) اکنفا کرد, اما همچنان به این معاهد بین المللی پایبند بود و حتی تلاشی برای این کار صورت نگرفت از سوی دیگر همچنان ایران در مراحل بعدی هم امیدوارانه مذاکره با اروپا را در دستور کار خود قرار داده است هرچند که همچنان نتیجه مطلوبی از این تصمیم خود نگرفته است. البته در جریان پرونده هسته ای به تاثیر توجه مردم به بحث هسته ای هم واقف گردید و تبلیغات فراوانی برای توجه دادن مردم به این مساله صورت گرفت که این خود به یک نقطه قابل اتکا و محکم برای دولت تبدیل شد و شاید برخی اقدامات جسورانه دولت هم به خاطر داشتن این پشتوانه بوده است. ? در تاریخ ?? سپتامبر ???? (?? شهریور ????) رئیسجمهور در راستای تداوم دیپلماسی فعال هستهای، در مقر سازمان ملل ابتکار هستهای خود را بیان کرد. ایشان در سخنرانی خود با اشاره به برخورد دوگانه غرب، آپارتاید هستهای و خلأ ضمانت اجرای معاهده NPT برای خلع سلاح فراگیر، پیشنهاد نمودند مجمع عمومی، کمیته ویژهای را برای مقابله با تکثیر تسلیحات هستهای و رفع آپارتاید هستهای مشخص کند که یکی از کارویژههای آن تهیه گزارش جامع در مورد چگونگی انتقال مواد، فناوری و تجهیزات ساخت سلاح هستهای به رژیم صهیونیستی باشد. رئیسجمهور همچنین اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران جهت تقویت فرآیند شفافسازی و اعتمادسازی، حاضر است به طور جدی با بخشهای خصوصی و دولتی سایر کشورها در تولید سوخت هستهای مشارکت نماید. وی همچنین موافقت ایران با مشارکت سرمایهگذاران خارجی در پروژه غنیسازی اورانیوم در نطنز را اعلام کرد. ? جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر بند چهار معاهده NPT و در چارچوب «اصل تحقیق و توسعه» در ? آوریل ???? (??فروردین ????) موفق به تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی شد و به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست، به طوری که توانسته سوخت غنیشده نیروگاههای هستهای را تولید نماید. این دستاورد مهم علمی توسط ریاستمحترمجمهوری در صحن آستان قدس رضوی به طور رسمی اعلام شد. ? غلامرضا آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی در دوم می ???? (?? اردیبهشت ????) اعلام کرد «جمهوری اسلامی ایران توانسته است به غنیسازی ?/? درصد دست یابد که برای تهیه سوخت هستهای کفایت میکند». ? جمهوریاسلامیایران در ?? اوت ???? (? شهریور ????) نخستین تأسیسات تولید آبسنگین (دوتریوم) در اراک را با حضور رئیسجمهور به بهرهبرداری رساند و به نهمین کشور دارای این فناوری تبدیل شد. ? جمهوری اسلامی ایران در ?? اکتبر ???? (سوم آبان ????) دومین آبشار سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم را راهاندازی و عملیات تزریق گاز به آنها را آغاز کرد ? در ?? آوریل ???? (?? فروردین ????)، رئیس جمهوری در مراسم جشن روز ملی فناوری هستهای در نطنز اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران در گروه تولیدکنندگان صنعتی سوخت هستهای قرار گرفته است. ?هم اکنون جمهوری اسلامی ایران با افتخار اعلام می دارد که کشوری که در اوائل سال 1384 به داشتن تنها چند دستگاه ساتریفیوژ برای تحقیقات هسته ای رضایت داده بود و حتی در این زمینه هم نتوانست اروپائیان را قانع سازد،جزء کشورهای کلوب هسته ای می باشد و سالانه جشن هستهای را برپا می کند بدون اینکه دیگر نگرانی از باب حمله و تهدید ها و تحریم های بی اثر زورگویان بین المللی داشته باشد. البته احتمال حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران به نزدیک صفر رسیده است و دیگر کشور از این بابت احساس نا امنی نمی کند و هم اکنون ابزارهای جمهوری اسلامی ایران برای چانه زنی در این زمینه بسیار بیشتر شده است و حتی مخالفانی همچون آمریکا حاضر به مذاکره بدون پیش شرط با ایران شده اند. و بدون شک بار دیگر پرونده ملی شدن نفت برای ملت ایران زنده شده است. به طور کلی برخی مبانی و شاخص های دیپلماسی این دوره را میتوان به شرح زیر برشمرد: 1-شجاعت و صراحت در بیان مواضع اصولی 2- مردم محوری به جای توجه به غرب در حل بحران هسته ای 3- مذاکره همراه با رعایت حقوق اساسی ملت 4- اتخاذ دیپلماسی مقاومت هوشمندانه در برابر تهدیدهای نظام سلطه 5- به چالش کشاندن حُسن نیت قدرتهای بزرگ در حوزه خلع سلاح هستهای فراگیر 6- تأکید بر نقشمحوری آژانس بینالمللی انرژی اتمی 7- دفاع عزتمآبانه از بنیانهای ایران هستهای صلحآمیز با مدیریت مناسب دیپلماسی سازمانی و به طور کلی مهم ترین دستاوردهای دولت نهم در بحث هسته ای بومی سازی انرژی هسته ای و ملی شدن صنعت هسته ای کشور و از بین بردن تهدیدات امنیتی و نظامی در این زمینه بود که در واقع میوه ایستادگی دولت با پشتوانه و حمایت مردم بود. |