سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

بیش از بیست ماه از آغاز جنگ تحمیلی استکبار علیه جمهوری اسلامی می گذشت و شهر خرمشهر همچنان در چنگ نیروهای ارتش عراق قرار داشت، عملیات پیروزمندانه فتح المبین که منجر به آزادسازی مناطق گسترده ای از خطه خوزستان در شمال غرب این استان شده بود راه را برای آزادسازی مناطق خرمشهر، شلمچه، هویزه و بخش های دیگر همواره کرده بود، البته موانع مستحکم و 36 هزار نفر نیرویی را که دشمن در خطوط پدافندی پیچیدة خود مستقر کرده بود گذر از آن را به چیزی شبیه معجزه تبدیل کرده بود اما عملیات سرانجام در ساعت 30دقیقه بامداد 10 اردیبهشت ماه 1361 به فرماندهی قرارگاه مشترک کربلا از سپاه و ارتش و در قالب سه قرارگاه عملیاتی قدس و قرارگاه فتح و قرارگاه نصر شروع شد.پس از 25 روز تلاش برای آماده سازی مقدمات و انجام طرح بزرگ عملیات، به منظور رویارویی با مشکلات احتمالی، از جمله آبگرفتگی های غیر طبیعی که دشمن بر سر راه رزمندگان ایجاد کرده بود و پیچیدگی مواضع و حجم ماشین آلات زرهی و نیروهای پیاده دشمن و انجام چهار مرحله عملیات تهاجمی در منطقه ای به وسعت 6000 کیلومتر مربع، همه چیز برای یک حمله بزرگ میها شد و سرانجام در تاریخ سوم خردادماه 1361 خرمشهر که با 35 روز مقاومت در برابر دشمن سقوط کرده بود، پس از 575 روز اشغال و ویران شدن خانه ها و اماکن عمومی در کمتر از 48ساعت آزاد و پاکسازی شد و امام راحل(ره) در این باره فرمودند: “خرمشهر را خدا آزاد کرد





      

از موج پرچین جبهه در خدمت شما هستیم، شاعری می‌گفت: «سجده را بجویید، حتی اگر در چین باشد» پیشانی را از آن جهت جبهه می‌گویند که مقدم‌ترین جای سراست و محل جنگیدن با شیطان، وقتی که سر به خاک می‌گذارند. عارفان جبهه را مبارک دانسته‌اند به جهت خشوعی که در برابر حق – سبحانه – می‌کند.

آری جبهه آنجاست که سر به خاک نیاز در برابر محبوب بگذارند؛ از همه چیز رهیده و از زن و فرزند رمیده.

پیربسطام فرموده: «به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین‌تر شده. چنان که پای به برف فروشود، به عشق فرو می‌شد ».

از این که این کانال را به هر موقعیّت دیگر ترجیح داده اید و پای برنامه نشسته اید از شما سپاسگزاریم.

در جای جای جنوب ردّپای خداوند دیده می شود. این سرزمین سرخ اصلاً طوسی است، چرا که امام رضا علیه السلام نیز از شلمچه گذشته است و بر پاره بدنهای چند قرن بعد گریسته است.

در جبهه باغها موج می‌زنند و جزیره‌ی مینو بهشتی است که در این میان خودنمایی می‌کند. تا چشم کار می‌کند لیلی ریخته و جزیره‌ای در جایی غریب همچون دل مجنون که در خون شناور باشد از آب سر در آورده و بدین سو نگاه می‌کند. اروند جلالت نیل را در خود بلعیده و مجال نفس کشیدن به جیحون را نمی‌دهد.

اینجا جنوب است، با اماکن متبرکه اش که هر یک بقعه‌ای است از بقاع بهشت. سلام فرشتگان بر این سرزمین باد. اینجا بهار که بیاید از نخل‌های سوخته گل شقایق می‌روید و بادها همه ساز موافق می‌زنند... به بوی باد موافق سفینه ها رفتند.

هوا قصد آزار کسی را ندارد. این جا هوی جایی برای ماندن ندارد. آب و هوای شلمچه به شمال پهلو می‌زند. آبادان مثل همیشه آباد است. قناری‌ها می‌خوانند. خاکها شوق کود شیمیایی ندارند. باروری زمین به اندازه‌ی کافی و مناسب است. از مناره‌ها شهید می‌روید و از ایوان خانه‌ها شمعدانی‌ها قد می‌کشند. بهمن شیر که چند سال پیش از جنگ برگشت شیر برگشت و سوسنگرد هنوز بدون هیچ ضلع و زاویه‌ای تمام جنوب به شمار می آید. اهواز معتدل است و سربندها در باد می‌رقصند. دشت عباس نیز پر از علم و تکیه است. 

اشکال از فرستنده نیست. اگر صدای ما برای شما وضوح ندارد اشکال از گیرنده‌ی شماست.

لطفا موج دلهای خود را صاف کنید.

اینجا جبهه است.