سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از سجده گاه عشق تا وادی ظهور
Slide 1 Slide 2

 

 

 تمام تیمچه ها پر شد از نقاب فروش
زمانه ای ست که حلاج شد، طناب فروش
الا شما که به ییلاق خورد و خواب شدید
هماره اجرشما باد با کباب فروش
من از قبیله ی عباس های تشنه لبم
تو از تبار همین گزمکان آب فروش
بگو بلند شود موج غیرت دریا
چنان که باز شود مشت هر حباب فروش
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان
سلام بر همه الا به انقلاب فروش
شما که خون دل خلق را پیاله شدید
شرور، شمایید یا شراب فروش؟





      

 اعتراض به یک پیشنهاد

طی چند روز اخیر، اقدام مجمع تشخیص مصلحت در بررسی دو فوریتی طرح قانون انتخابات، مورد اعتراض جدی و انتقاد فراوان نخبگان سیاسی کشور و علاقمندان نظام و استقبال و خوشحالی دشمنان انقلاب شده است.
                                                                                                         
ماجرا از این قرار است که در اردیبهشت سال گذشته، وزیر وقت کشور، طی نامه ای به رهبر معظم انقلاب، به بیان برخی معضلات در قانون انتخابات پرداخته و خواستار چاره جویی برای حل مشکلاتی نظیر: ضرورت تجمیع انتخابات ها، روشن شدن منابع مالی نامزدها، اخلاق انتخاباتی و... می شود و طبق روال قانونی، این نامه ، به مجمع تشخیص مصلحت، ارجاع می شود.
پس از این ارجاع نیز، مجمع طی جلسات متعددی به بررسی این موضوع پرداخته و مواردی را تنظیم می کند تا آنکه در ماه گذشته با پیشنهاد آقای حسن روحانی، مقرر می شود که این موضوع، در قالب یک طرح دوفوریتی در صحن علنی مجمع تشخیص بحث شود.
پس از این پیشنهاد، بررسی ها شروع می شود ، اما در خلال مذاکرات این مجمع، دو نکته ی بسیار تکان دهنده ، درج می شود که نشانگر دورزدن قانون اساسی و حذف التزام کاندیداها به ولایت فقیه و حذف شورای نگهبان از چرخه تعیین صلاحیت نامزدهاست!!
* در بند 21 این طرح، درباره شرایط داوطلبان آمده است:
تعهد و پایبندی داوطلبان نسبت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و التزام عملی نسبت به احکام اسلام(التزام اقلیت ها به احکام دین خود).
در این بند با ظرافت خاصی ، التزام عملی به اصل ولایت فقیه که نص صریح قانون اساسی است و البته مشکل اصلی و همیشگی دشمنان و از جمله سران فتنه بوده است، حذف شده است.
* در بند 4 از فصل (ساماندهی اجرا) در طرح 28 ماده ای مجمع آمده است: کمیسیون ملی انتخابات، مسئولیت برگزاری انتخابات، بررسی صلاحیت داوطلبان،کنترل و نظارت بر تبلیغات و هزینه های انتخاباتی و انجام بازرسی و رسیدگی به شکایات را بر عهده دارد.
                                                                                                        
در این بند نیز، با عنوان کردن تشکیلاتی نامعلوم بنام (کمیسیون ملی انتخابات) که از ایده های قبلی آقای رضایی و کپی برداری شده از افغانستان !! است، عملا در صورت پافشاری شورای نگهبان بر رای و نظر خود، رای نهایی بر عهده ی کمیسیون ملی انتخابات که در دست مجمع تشخیص مصلحت است ، قرار می گیرد و شورای نگهبان، به انزوا می رود.
به بیان بهتر و روشنتر، برخی آقایان ، طی چند هفته ی اخیر، با استفاده از بودجه و وقت و حقوق و امکانات بیت المال، طرحی را مورد بررسی قرار داده اندکه ضمن مغایرت جدی با قانون اساسی و احکام اسلام، رسما التزام به اصل ولایت فقیه را از شرایط صاحب منصبان ارشد آینده ی این نظام حذف و نظارت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان را نیز، کمرنگ و بی اعتبار ساخته است.
این طرح گرچه قطعا در ادامه ی مسیر قانونی خود، تصویب نخواهد شد و گرچه نخبگان و دستگاه های قانونی، اجازه ی چنین امری را نخواهند داد، اما نشانگر وجود و تداوم تحرکات و اراده ای است که هنوز درک صحیحی ازاسلامیت نظام ،که با ولایت فقیه و نظارت شورای نگهبان محقق می شود،ندارد.
قطعا این نوشتار در صدد متهم ساختن فرد و یا افراد خاصی نیست، اما آقایان بهتر است بدانند که امروز، مردم و نخبگان سیاسی ، با بصیرت و دقت لازم و با تمام وجود در صحنه اند و هرگز اجازه نخواهند داد که جایگاه رفیع ولایت فقیه و شورای نگهبان، که ثمره ی مجاهدت پیشوایان و علمای تشیع و فدا شدن صدها هزار شهید است، با لفاظی ها و اقدامات برخی افراد، محدود شود و البته آقایان نیز بدانند که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، برخی اقدامات غافلانه، نتایجی خیانت بار را بدنبال دارد و باید مواظب تصمیمات خود باشند





      

هر چند سران و عوامل فتنه بعد از راهپیمایی عظیم و پرخروش 22 بهمن امسال، به انزوا رفته و هنوز در حالت بهت و سرگیجگی سیاسی هستند، اما اخبار و شواهد حاکیست که طراحان خارجی این فتنه و برخی منافقین و عوامل داخلی از مدتها قبل، تمام توان تبلیغاتی خود را برای استفاده از فرصت (چهارشنبه آخرسال) برای آسیب زدن به امنیت کشور، به کار گرفته اند که در این مورد توجه به دو نکته لازم است:
                                                                                       
1- این افراد و جریانها از طریق سایت ها و شبکه های ضدانقلاب ماهواره ای، بدنبال ترغیب جوانان و خانواده ها به حضور در خیابان ها در چهارشنبه آخر سال و انجام تحرکات و سردادن شعارها و... علیه نظام اسلامی هستند تا از این رهگذر، ضمن روحیه بخشیدن به هواداران اقلیت سرخورده ی خود، تداوم این اغتشاشات و فتنه ها را برای سال 89 رقم بزنند.
پرمسلم است که با وجود دلایل و شواهد قطعی از این موضوع و وجود فرصت کافی تقریبا بیست روزه تا آن زمان، نیروهای امنیتی و انتظامی باید با هوشیاری و رصد و پیگیری موضوع، جلوی سوءاستفاده ی منافقین از این شب را بگیرند.
2- متاسفانه کم توجهی مسئولان امر در سالهای قبل در امر برخورد با این بدعت و خرافه و رشد آن در میان برخی خانواده ها و جوانان و تمرین آتش بازی و استفاده از مواد آتشزا و انفجاری در سالهای قبل، زمینه ی مساعدی را برای فتنه گران و منافقین فراهم آورده تا از این رهگذر، موفقیت اهداف شوم خود در شب چهارشنبه ی آخر سال را نیز دنبال کنند .البته در این مسیر، اثرات بسیار مخرب فرهنگی و رفتارهای عده ای عناصر بی بند و بار و شکستن حرمتها که چند سالی است، بشدت از سوی محافل غربی و رسانه های ضدانقلاب و بهائیان دنبال می شود نیز نباید مورد غفلت واقع شود و برای خاتمه بخشیدن به این روند چه در امسال و چه سالهای آینده، فکری اساسی شود
.





      

بازخوانی بیانیه حمایتی ریگی از اقلیت موسوم به سبز  چه ارتباطی بین ریگی و سبزها وجود داشت؟
گروه سیاسی: در حالی که عبدالمالک ریگی طی اعترافاتی به ارتباطش با کشورهای خارجی اذعان کرده، حمایت او و حامیانش طی ماههای اخیر از اقلیت موسوم به سبز محل توجه است.

به گزارش رجانیوز، ادبیات بیانیه ای که توسط عبدالمالک ریگی با عنوان "جنبش مقاومت مردمی ایران" و بعد از وقایع روز عاشورا منتشر شد، تطابق زیادی با عبارات و جملاتی داشت که در بیانیه های رسمی سران جریان سبز به چشم می خورد. این همه البته خواسته یا ناخواسته نوعی هدف مشترک را نیز به نمایش می گذاشت که اتفاقا در ورای مرزهای آبی و خاکی ایران اسلامی نیز بر روی آن سرمایه گذاری زیادی شده بود.

در بیانیه عبدالمالک ریگی آمده بود:«بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله) ستمها و خشونتهای رفته بر مردم شریف ایران در روز عاشورا و روزهای پس از آن را به شدت محکوم نموده و این جنایات وحشیانه و مظالم ضد بشری را نشانه مرعوب شدن و ترس و وحشت رژیم از سرنگونی و سقوط می داند.»

این بیانیه با تاکید بر ضرورت پیگیری روش های مبتنی بر خشونت می افزود:«از سوئی دیگر خشونتهای وحشیانه رژیم حقیقت را برای بسیاری از مردم ایران که فکر می کردند از راههای مسالمت آمیز می توانند به پیروزی برسند روشن نمود و مردم به ماهیت ضد بشری و وحشیانه بیش از پیش پی بردند، چنانچه طی چند روز اخیر بسیاری از مردم و جوانان ایران از نقاط مختلف ایران با روابط عمومی جنبش تماس گرفته و اعلام پیوستن به جنبش مقاومت نموده اند و آمادگی خود را برای عملیاتهای نظامی در تهران و اصفهان و مشهد و شیراز اعلام نموده اند.»

ریگی در این بیانیه از احساسات پاک جوانان ایرانی که میرحسین آنان را مردمی خداجو لقب داده بود، تقدیر کرده و آورده بود:«جنبش مقاومت از احساسات پاک جوانان ایرانی تشکر و قدردانی نموده و اعلام می دارد که آماده همکاری کامل با همه مبارزان ایران در هر نقطه ای از ایران می باشد و همچنین جنبش آمادگی خود را برای آموزش جوانان ایرانی در زمینه های جنگ چریکی و بمب سازی و عملیاتهای انفجاری و تشکیل هسته های مقاومت و روش مبارزه چریکی شهری اعلام می دارد.»

این بیانیه همچنین می افزود:«جنبش مقاومت اعتقاد دارد که جنگ و خونریزی راهی مناسب برای رسیدن به یک جامعه آزاد و دموکراتیک نمی باشد اما هنگامیکه هیچ راهی برای دفاع وجود نداشته باشد و جوانان معترضی که با آرامش کامل اعتراضات خود را ابراز می نمایند با خودروها به زیر گرفته شوند و از روی پل ها به پائین پرت شوند و فقط به خاطر اینکه " می گویند رای ما کجاست ؟" محارب دانسته شده و اعدام شوند (همانگونه که سالها این سیاستها در بلوچستان مظلوم به اجرا در آمده است) و در بازداشتگاههای مخوف مورد تجاوز جنسی قرار گیرند مجبورا باید متوسل به مبارزه مسلحانه شویم.»

در این بیانیه مجددا از حرکت های خیابانی حمایت به عمل آمده بود:«جنبش مقاومت همانگونه که در برابر جنایات رژیم در بلوچستان و یا علیه اهل سنت واکنش نشان داده است از تمامی مظلومان دیگر نقاط ایران حمایت می کند و اگر رژیم دست به اعدام جوانان معترض تهرانی بزند با پاسخ شدید جنبش مقاومت مواجه خواهد شد.»

احساس همدردی با کشتگان جریان موسوم به سبز آخرین بند بیانیه عبدالمالک ریگی بود:«در آخر جنبش مقاومت شهادت مظلومانه تعدادی از مردم مبارز تهران را به خانواده ها و به مردم ایران تسلیت گفته و خود را در غم و درد بازماندگانشان شریک می داند.»

با این همه، همنوایی گروهک ها و خارج نشینانی که سال هاست بغض انقلاب و امام را در سینه دارند، با جریان موسوم به سبز، هیچ گاه رهبران این جریان را نگران نکرد. رهبرانی که وضعیت اقتصادی کشور آن قدر نگرانشان کرده بود که در صحنه انتخابات نیز با این بهانه حضور یافتند، این بار سر در گریبان فرو بردند تا در کنار بهره برداری های گسترده رسانه ای، نقش آفرینی جریان های کینه دار نسبت به امام و انقلاب وارد فازهایی تازه تر شود. این سوال وجود دارد که آیا می توان در سپاه یزید شمشیر زد و در عین حال از سنت رسول سخن گفت؟





      

 سینما آری،بی بندباری فرهنگی هرگز

با برگزاری جشنواره ی فیلم فجر امسال، بسیاری از صاحبنظران و عناصر متدین فعال در این حوزه، انتقاداتی جدی را نسبت به روند این جشنواره و محتوای فیلم های شرکت داده شده در آن، بیان نمودند.
صرفنظر از مصادیق این موضوع، آنچه باید مورد توجه و تمرکز مسئولان محترم در وزارت ارشاد قرار گیرد آن است که مطالبات فرهنگی و دغدغه های جدی ارزشی در حوزه های سینما و تئاتر و... همچنان بعنوان یک خواسته ی برحق و لازم از سوی مردم و حامیان دولت دنبال می شود و مع الاسف طی سالیان اخیر، آنگونه که باید ، برنامه ریزی و تلاش برای تغییر روند و ارتقای محتوایی،ارزشی فیلم ها صورت نگرفته است.
در این میان با عنایت به نقش بسیار تاثیرگذار فیلم های تولید شده بر جامعه، هرگز انتظار آن نیست که بی بند و باری فرهنگی و برخی منکرات اخلاقی و بعضا سیاسی در فیلم هایی که در کشور امام زمان(عج) تولید می شود، وجود داشته و حتی رشد داشته باشد.
قطعا آنچه که از محتوای فیلم های امسال، فریاد اهل فرهنگ و دلسوزان انقلاب را درآورده و نگرانی آنها را مضاعف کرده، ناشی از کم کاری و خوشبینی افراطی کسانی است که در طول سالیان طولانی گذشته، سکاندار این عرصه ی مهم بوده و موجب آن شده اند که برخی سینماگران مدعی بی هنر و طلبکار، بر هنرمندان متدین و اصیل،پیشی گرفته و هرساله تولیداتی عشقی و بعضا مبتذل و کم ارزش را به خورد مردم در سینماها وخانه ها بدهند.
این در حالی است که حوزه ی سینما در تمام دنیا، بعنوان ابزاری جدی در جهت انتقال فرهنگ سیاسی و اجتماعی کشورها از سوی دولتها دنبال می شود و متاسفانه در ایران ،عملا در زیر چتر نظام اسلامی، فیلم هایی کم ارزش بر ضد اسلام و ارزشها و جمهوری اسلامی تولید می شوند. واقعا چه زمانی باید این حوزه ی بسیار مهم ، مورد توجه لازم و جدی قرار گیرد؟





      

کاریکاتور: دلقک!

 





      

دم دراز ! دم کلفت!





      

لینک مستقیم به مطلب  دسته های مذهبی راه بیاندازید

جنبش سبز اموی در حال عزاداری(منافقین)





      

لینک مستقیم به مطلب  زخم های خرمشهر

از دل زخمهای خرمشهر
می‌آیم
زخمهایی عاشق و پرپر گشته
که نخلهای نگاهم را
درکارون حماسه
رویانده
آی شهر تابان ولایت عشق
خرمشهر !
تو بهار شعر شهادتی
سلام بر حماسه‌های سرخت
که آفتاب را
به سجده وا داشته است
خرمشهر !
ای سرود روشن بارانی
سلام بر شقایقهای نگاهت
که شکوفه‌ها را
به دلهای گُر گرفته
پیوند می‌زند

 





      

 

غضنفری به نام کروبی 


مهدی کروبی در جمع دوستانش گفت: «متاسفانه آقای هاشمی (رفسنجانی) قبل از انتخابات گفته بود کروبی غضنفره و جلوش را بگیرید.» دیدید که من غضنفر نیستم و از همه دوستان هم جلوترم. الآن از همه سفارت‏ها من را برای جلسه دعوت می‏کنند و همه سیاسیون ایرانی در همه جای دنیا الآن من را به آقای (میرحسین) موسوی ترجیح می‏دهند.»


مهدی کروبی که در این انتخابات توسط تیم سیاسی هاشمی رفسنجانی اداره شد و کار به جایی رسید که رتبه او بعد از آرای باطله قرار گرفت و پنجم شد، بعد از انتخابات نیز توسط منافقین اداره شد و با تحریک و تهییج او را وادار کردند که تهمت تجاوز جنسی را به کارکنان نظام وارد کند و وقتی دروغ بودن ادعایش ثابت شد حاضر به عذرخواهی نشد. کروبی اخیرا نشست‏هایی را با برخی سفارتخانه‏های بیگانه، از جمله سفارت انگلستان و همچنین با برخی افراد مسئله‏دار داشته است. با توجه به ساده لوحی و قدرت طلبی کروبی، ضدانقلاب خارج از کشور و جاسوسان کد دار رژیم ، خواستار عبور از میرحسین و جمع شدن حول شخصیت متزلزل کروبی شده‏اند





      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >